همه هیجانات لازم، مهم و ارزشمند هستند ولی برخی از هیجانات بسیار شدید هستند که لازم است با آن ها با احتیاط رفتار شود، اما در اکثر شرایط شما می توانید هیجانات خود را به تنهایی درک کرده و با آن ها کار کنید. ولی مواقعی هم وجود دارد که ممکن است نتوانید هیجانات خود را مدیریت کنید و به همین دلیل برای رسیدگی به آن ها نیاز به کمک خواهید داشت. راه دانستن این که شما چه موقع نیاز به کمک دارید ساده است و در واقع زمانی است که هیجانات پیوسته تکرار می شوند و بر طرف نمی شوند و یا این که شما و افراد زندگی تان را تحت تاثیر زیادی قرار می دهد باید آگاه باشید که آن ها را مدیریت کنید.

طبق مطالعات مشاوره آنلاین زمانی که همه چیز خوب پیش می رود هیجانات شما حتی آن هایی که بسیار شدید هستند، زمانی که به آن ها توجه کنید و اقدامات مناسب را انجام دهید، برطرف می شوند. اما گاهی اوقات هیجانات نا پایدار می شوند و اگر که به طور مداوم تکرار می شود و خود به خود برطرف نمی شود، ممکن است دردسرهایی را به همراه داشته باشد که این موضوع راروی دو هیجان ترس و عصبانیت مطرح می کنیم.

ترس:

بر اساس نظر مشاور تلفنی زمانی ترس به وجود می آید که با تغییر، تازگی یا خطر رو به رو شوید و ترس هیجان غریزی و شهودی است زمانی که ترس به شما علامت می دهد ممکن است لازم باشد نفس تان را نگه دارید، بدوید، بخندید، و یا سریع برخورد کنید تا از خطرات در حال وقوع جلوگیری کنید. و بسیاری از کارهای دیگر هستند که می توانید در شرایط مختلف انجام دهید هنگامی که شما و غرایز خود اقدام صحیحی را انتخاب می کنید، اقدامات مورد نیاز ترس خود را به پایان می رسانید و ترس در شما به طور طبیعی کمتر می شود. و این نکته را فراموش نکنید که ترس در شما نباید به طور کامل از بین برود ولی با این حال نباید هر دقیقه در هر روز حالت خلقی ترس داشته باشید. اگر که شما همواره با ترس همراه باشید ممکن است شما یک وضعیت جسمی یا آسیبی در گذشته داشته باشید که باید برطرف شود . پرداختن به ترس بیش از حد فعال شده بسیار مهم است زیرا کار ترس این است که شما را آگاه و ایمن نگه دارد و اگر بیش از حد فعال باشد، تمام روز آن را حس خواهید کرد و تحمل آن برای زمان طولانی بسیار سخت است. این واقعیت که مردم می توانند با ترس مکرر دچار مشکل شوند به معنای این نیست که ترس منفی است ترس غیر قابل تغییر است و غرایز و شهود را به همراه دارد و در واقع زندگی شما را نجات می دهد و در واقع هر فردی خواهان این است که ترس در جای مناسب خود باشد و کار های درست را با شدت مناسب انجام دهید و در این صورت است که می توانید درک درستی از ترس داشته باشید.

عصبانیت:

وقتی تهدید هایی نسبت به خود، دیگاه، یا موقعیت خود احساس می کنید خشم شما به حال خلقی خود بر می گردد. زمانی که کسی سعی می کند به شما بی احترامی کند، عصبانیتتان بروز می کند و از شما در برابر مرزهایتان محافظت می کند و با آن عصبانیت فرد را در مسیر درست قرار می دهید برای مثال می خندید، صدایتان را عنیق می کنید، ابروهایتان را بالا می برید و .... و با آن می توانید فرد را در مسیر درست قرار دهید. و بعد عصبانیت شما فروکش می کند و مرزتان تنظیم شده و کسی آسیب نمی بیند.  در یک مقابله سالم، هر دوی طرفین توسط خشم سالم محافظت می شوید و اگر عصبانیت خود را نادیده بگیرید و سرکوب کنید و با این کار بی احساس بودن و نا مهربانی را طبیعی جلوه می کنید و این کار اشتباه است. 

طبق نظر روانشناس طلاق اما اگر همواره شما حس عصبانیت داشته باشید و از همه چیز خشم و عصبانی باشید و این عصبانیت توسط همه چیز در محیط شما فعال می شود این وضعیت بسیار نا خوشایند است و هر وقت عصبانیت خود را به تدریج افزایش دهید و به طور مداوم حمله کنید به دیگران می آموزید که فرد ایمن برای حضور در اطراف نیستید، از نظر هیجانی ممهارت ندارید و همدلی را نمی دانید. و اگر که از خشم برای تخریب مرز ها و خود انگاره دیگران استفاده می کنید، هدف واقعی خشم را یاد نگرفته اید.  ولی اگر که درستی انتقال عصبانیت را یاد بگیرید به شکل سالم آن را توصیف خواهید کرد و بروز خواهید داد. ولی با عصبانیت مداوم احتمال آسیب رسیدن به سیستم قلبی عروقی خودتان نیز وجود دارد. این به این معنی نیست که عصبانیت بد است بلکه مشکل این است که عصبانیت در یک حلقه بازخورد گیر کرده که باید حل شود تا به حالت عادی برگردد.

ما به تمام هیجانات خود نیاز داریم و نمی توانیم بگوییم که کدام خوب و کدام بد است بلکه آن چه از نظر رفتاری، شیمیاییی، یا عصبی مانع هیجانات شما می شود یا آن را برانگیخته می کند می توانید به راحتی دچار فرسودگی و اختلال و ... شوید. و در این شرایطی نیازمند درمان از سوی فردی متخصص دارید و در این زمینه از کلینیک روانشناسان راهنمایی دریافت نمایید.