مطالعات روانشناسی ازدواج نشان می دهد که بین تنش های زندگی و روند ازدواج ارتباط مستقیمی وجود دارد. تنش های موجود در زندگی موجب بروز مشکلاتی برای ازدواج و زندگی مشترک می شودو و این مشکلات باعث ایجاد دلسردی بین زوجین را ممکن است به همراه داشته باشد. واکنش غالبی که اکثر زوج ها در زمان مواجه شدن با تنش از خود بروز می دهند، واکنش های تخریبی و آزاردهنده است که خود باعث بروز تنشی دیگر در زندگی مشترک می شود. و درواقع رفتارهایی از خود نشان می دهند که به آن ها علائم خطرساز در یک رابطه گفته می شود. و اگر که با این تنش ها برخورد مناسبی نشود باعث از بین رفتن شادی و نزدیکی بین زن و شوهر می شود. برای مثال فرض کنید زوجی که مشکلات مالی مواجه هستند و زمان پرداخت اجاره نیز فرا رسیده است و پول کافی برای پرداخت آن وجود ندارد و در این میان زوجین به راحتی عصبانی شده و رفتارهای تندی نشان می دهند و شرایط از آن چه که هست بدتر می شود. زوجین در این میان نیاز به آرامش دارند و درک و همدلی و کنار هم بودن است که می تواند حالشان را بهتر کند ولی برخی از زوج ها به جای همدلی در مقابل هم می ایستند و وضع را از آن چه که هست بدتر می کنند.


تحقیر کردن:

تحقیر کردن الگویی است که همسر به طور مستقیم یا غیر مستقیم افکار، احساسات و شخصیت همسرش را تحقیر کرده و بی ارزش جلوه می دهد. مشاجره های همراه با تحقیر بیشترین آسیب را به ازدواج یک زن و شوهر وارد می کند. و در حالت کلی هر گونه بی اهمیت جلوه دادن یا تحقیر کردن احساسات و افکار موجب تخریب رابطه صمیمانه و عاشقانه زن و شوهر می شود و با ادامه این کار فرد اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و باعث می شود که هیچ وقت نتواند احساستش را بیان کند و خود واقعی اش باشد. زمانی که شما به عواطف و احساسات همسرتان احترام می گذارید و به آن اهمیت می دهید، به همسرتان نشان می دهید که به شخصیتش احترام می گذارید و رفتار همراه با احترام مانع از ورود توهین و تحقیر به رابطه زن و شوهر می شود. حفظ حرمت و احترام به همدیگر زمانی که عصبانی هستید بسیار سخت است و نیازمند برخی مهارت هاست که یادگیری آن ها در مرکز مشاوره روانشناسی بسیار مناسب خواهد بود.

تفسیر های منفی:

تفسیر منفی به معنای آن است که یک فرد برداشت نادرستی از حرف یا رفتار طرف مقابلش داشته باشد ولی همسرش چنین منظوری نداشته است. چنین الگوی منفی بسیار مخرب بوده و به اختلاف نظر های زیادی منجر می شود. زمانی که رابطه یک زوج به خاطر مشکلات زیاد و حل نشده از حالت مطلوب خارج می شود سوءتفاهم ها و تفسیرهای منفی بیشتر شده و جوی پر تنش و نا امید کننده حکم فرما می شود. و با ادامه چنین وضعی افراد دیگر نمی توانند خوبی های رابطهشان را ببینند و تمرکز آن ها فقط به نقاط منفی است. و زمانی که شما فقط برداشت های منفی و بد بینی نسبت به هر آن چه که همسرتان انجام می ده داشته باشید باعث می شود که طرف مقابل نیز پاسخ نا مناسبی را بدهد و در نتیجه وضعیت آشفته تر می شود. بنابراین زوجین باید مراقب باشند که پیش داوری نادرستی در مورد دیگران و به خصوص همسران نداشته باشند.

اجتناب کردن:

طفره رفتن و اجتناب ممکن است مانند ترک کردن محب بسیار واضح باشد و وقتی فردی می خواهد از ادامه دادن به بحثی اجتناب کند معمولا یا ساکت می ماند و یا با نظر گفته شده موافقت می کند تا هر چه زود تر بحث تمام شود و در واقع با این کار ها بی میلی اش را به مسئله نشان می دهد و از همان ابتدا از شروع گفتگو جلوگیری می شود. و چنین موردی رابطه زن و شوهر را دچار بحران می کند که باید نسبت به آن ها آگاه بود. اصرار کردن یک همسر و طفره رفتن طرف مقابل شاید عادی به نظر برسد ولی تکرار همیشگی آن برای رابطه بسیار خطرناک خواهد بود. و به همین دلیل برای حل این مشکل رفتاری باید چاره ای اندیشید. و ادامه دادن چنین رفتاری باعث می شود که مشکل ماه ها و سال ها بدون حل شدن ادامه پیدا کند و زوجین به جای این که راه حل مناسبی برای آن پیدا کنند به تدریج رابطه شان خراب تر می شود. زوجین باید بدانند که هر دو نفر باید برای حل مشکلاتشان تلاش کنند و از آن غافل نشوند زیرا که عدم توانایی افراد در حل مشکلاتشان و طفره رفتن از صحبت درباره آن ها فقط رابطه شان را به سمت وضعیت بدتری پیش می بردو پس سعی کنید مهارت های گفتگو را که از اساس رابطه زندگی مشترک است را تقویت کنید و به این منظور می توانید با بهترین مشاوره خانواده مشورت کنید.