در تاریخ، طلاق را به قدمت ازدواج دانسته اند و از زمانی که بشر بود ازدواج را وضع کرد، روش موسوم به طلاق برای گسستن از آن مقرر نمود. بر اساس مطالعات روانشناسی ازدواج  این روش در تمدن ها و فرهنگ های گوناگون در طی قرون در قالب های مختلف تحقق یافته است. در این میان در فرهنگ نا در گذشته به دلایل مختفی آمار طلاق پایین تر از حالا بود و افراد به دلیل ترس از قضاوت شدن  از دست دادن موقعیت های اجتماعی و .. جرفی از طلاق نمی زدند . اما امروزه با تغییرات بسیار زیادی رو به رو سهیتم که آمار طلاق را افزایش داده است و به همین دلیل در ادامه به مواردی اشاره می کنیم که به احتمال زیادی منجر به شکست در ازدواج می شوند و توصیه می شود که از همان ابتدا این موارد را در نظر داشته باشید تا با طلاق مواجه نشوید و زندگی زناشویی موفقی را داشته باشید.

تغییر نگرش در ازدواج :

طبق نظر مشاورین خانواده از مهم ترین عوامل افزایش میزان طلاق نگرش جدید به ازدواج است. امروزه اکثرا ازدواج قرار دادی است که با گزینش کاملا آزادانه صورت می گیرد و بر مبنای عشق رمانتیک است . چنین مفهومی مفهوم طلاق و گسست زاشویی را در بر دارد . زیرا با توجه به ناپایداری و گذرا بودن احساسات عاشقانه ، افراد به همان سرعتی که درگیر روابط عاشقانه می شوند ، ممکن است از این روابط خارج شوند. زوج جوان با از بین رفتن عشق اولیه دلیلی بر ادامه رابطه نمی بینند و دلیل موجهی برای خروج از رابطه دارند. اما در حالت کلی با عبور از مرحله اول عشق زوجین ممکن است به ایرادات طرف مقابلشان بیشتر پی ببرند و مانند گذشته به طرف مقابل نکاه کنند ولی با تلاش و صبوری می تواند از این مرحله بگذرند و به عشق اصلی و همیشگی برسند. اما عدم تحمل و تمایل به داشتن عشق اولیه وعدم آگاهی از مهارت های زندگی مشترک سبب بروز طلاق و جدایی می شود و در واقع طلاق را راه حل این ارتباط می دانند.

طلاق عاطفی :

منظور از طلاق عاطفی این است که زوج در ظاهر در کنار یکدیگر و با مفهوم زن و شوهر زندگی می کنند اما در باطن در کنار یکدیگر نیستند و بین آن ها هیچ گونه رابطه عاطفی و جنسی وجود ندارد. طلاق عاطفی زمانی رخ می دهد که زوج با یکدیگر سازگار نیستند و نمی توانند همدیگر را از نظر نیازهای مهمی که دارند ارضا کنند ولی به خاطر دلالی مجبور هستند که آن رابطه را ادامه بدهند . اما ممکن است که زوجین بعد از مدتی از این شرایط خسته شده و به فکر طلاق و جدایی باشند.

انتظارات غیر معقول :

انتظارات زوجین از یکدیگر و از زندگی زاشویی مورد مهم دیگری است که باید در نظر گرفت. هر چقدر که زوجین انتظارات معقول و واقع بینانه تر از یکدیگر داشته باشند، عوارض پیش بینی شده و یا پیش بینی نشده کمتر به وحدت و انسجام خانواده لطمه می زنند و در مقابل هر اندازه زوجین از یکدیگر و از رابطه زناشویی انتظارات آرمانی و غیر عاقلانه داشته باشند اختلال خانواده احتمال بیشتری خواهد داشت. 

زیبایی و آراستگی:

این مورد به تنهایی نمی تواند عاملی برای طلاق و جدایی باشد اما باید در نظر داشت که زمانی که زوجین دست به انتخاب می زنند باید این را در نظر داشته باشند که آیا ظاهر و زیبایی شان با یکدیگر تناسب دارد و مهم تر از آن /ایا در نظر همدیگر دوست داشتنی هستند یا نه. زمانی که زوجینبدون در نظر گرفتن این موضوع اقدام به ازدواج می کنند و با این باور که بعد از مدتی عادت خواهم کرد سخت در اشتباه هستند و به همین دلیل در همان ابتدا باید به این موضوع دقت شود زیرا بعد از گذشت مدت زمانی ممکن است که عاملی برای طلاق بین زوجین شود.

نداشتن ازدواج اختیاری:

برخی از جوان ها خودشان تصمیم به ازدواج ندارند و یا فرد مقابل را برای خود مناسب نمی بینند و لی اطرافیانشان او را وادار به این ازدواج می کنند  که این خود بستگی به عامل ها و باور های زیادی دارد. زمانی که جوان ها از سوی بزرگ تر ها با ازدواج تحمیلی مواجه شوند بعد از مدتی نمی توانند این ازدواج را تحمل کنند و با مشکلات زیادی در رابطه مواجه می شوند که قادر به حل آن ها نیستند و با کوهی از مشکلات حل نشده مواجه می شوند . پس وجود رضایت جوان ها و داشتن حق انتخاب یکی از موارد مهم دیگری است که باید توجه شود زیرا به غیر از آن با طلاق عاطفی و یا قانونی مواجه خواهند شد و شانس موفقیت در این گونه ازدواج ها بسیار کم است.

رعایت کردن بسیار ازمسائل در پیش از ازدواج به میزان زیادی موفقیت ازدواج را تعیین می کند. زمانی که افراد ازدواج بر اساس  ملاک ها معقول و آشنایی کافی و همسانی و هم کفو بودن داشته باشند و از همان ابتدا مواردی نظیر خود آگاهی و داشتن بینش نسبت به خود و قانون های رابطه و مهارت های ارتباطی را داشته باشند به احتمال بیشتری موفق تر خواهند بود. البته این توصیه ها برای هر دو نفر لازم است و رابطه یک طرفه نیز نتیجه ای نخواهد داشت و هر دو طرف برای حفظ ازدواج و رابطه شان باید تلاش نمایند. طلاق در موارد استثنایی می تواند برای افراد مناسب باشد اما در حالت کلی آثار و نتیجه خوبی برای افراد به همراه ندارد و این شکست سبب تغییرات زیادی در سلامت روان، تربیت فرزندان، روابط اجتماعی، مالی و .... به همراه دارد که کنار آمدن با آن ها می تواد تنش زا و آسیب زا باشد. به همین دلیل تلاش لازم برای انتخاب درست و حفظ ازدواج باید وجود داشته باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر با بهترین مراکز مشاوره ایران در ارتباط باشید.