خیانت یکی از اتفاقات دردناکی است که ممکن است برخی از خانواده ها را درگیر سازد و می توان گفت یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی است که فروپاشی خانواده را به همراه خواهد داشت. گذر از این اتفاق می تواند تجربه دردماکی برای هر فردی باشد و افراد در مواجه شدن با آن ممکن است از رویکرد های مختلفی استفاده کنند که یکی از آن ها واکنش های هیجانی است که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم.

تبدیل مسئله به فاجعه:

بر اساس مطالعات مشاوره ما انسان ها زمانی که با چالش در زندگی مان رو به رو می شویم با 6 حالت مواجه می شویم که عبارت اند از: دغدغه، مسئله، مشکل، معضل، بحران و در نهایت فاجعه. اما بسیاری از ما در برخورد با این چالش ها به جای این که از ابتدا شروع کنیم و راهکار مناسب را پیدا کنیم از آخر شروع کرده و با برخورد نادرست هیجانی و تکانه ای به راحتی یک مسئله ساده را به فاجعه و بحران غیر قابل حل تبدیل می کنیم. و این فاجعه سازی توان افراد را از حل منطقی مسئله می گیرد و زمانی که افراد نتوانند به درستی مسئله را حل کنند به شدت درگیر خواهند شد و آسیب های زیادی را به خود وارد خواهند کرد. خیانت یکی از مواردی است که افراد با نشان دادن واکنش های هیجانی و فاجعه سازی مشکلات زیادی را تجربه خواهند کرد.

رفتار تهاجمی:

روش تهاجمی و تند در واقع اعلان جنگ به طرف مقابل و تبدیل محیط خانواده به میدان جنگ است که در نهایت بعد از جنگ طولانی هیچ برنده ای نخواهد داشت و بازنده و قربانی اصلی زندگی مشترک و فرزندان خواهد بود. زمانی می توان گفت رابطه موفق است که هر دو طرف برنده باشند. رفتار های تهاجمی و حمله جز ایجاد جنگ و بد تر شدن اوضاع چیزی را به همراه نخواهد داشت.

جبران افراطی:

جبران افراطی روشی هیجانی و نا کارآمد است که فرد با دستپاچگی تمام به سرویش دهی و رسیدگی به طرف مقابل به شکل افراطی برای باز گردادن فرد خیانتکار به رابطه می پردازد که آثار بسیار مخربی بر رابطه و سلامت روانی خود بر جای می گذارد.

جدایی و فرار:

زمانی که فرد قربانی از حمله، تهاجم و پرخاشگری خسته و نا امید شد، اخرین راه حلی که به ذهنش می رسد جدایی است. اگر روزنه امیدی برای آینده خود یا فرزندانش بیابد شبانه روز برنامه جدایی را تدارک دیده و اگر راه چاره ای پیدا نکرد، حتی ممکن است با افکار خود کشی رو به رو شود.

باج گیری عاطفی و مالی:

برهی از افراد قربانی از اشتباه و ضعف فرد خیانتکار اسافاده کرده و با تکرار، سرکوفت زدن، بحث و جدل و ایجاد احساس گناه سعی می کند به هر بهانه ای از او چیزی به دست بیاورد و یا به دنبال این است که امتیاز های زیاد مالی و قانونی بگیرد. این امر رفتاری غیر اصولی و غیر منصفانه است که نه تنها آینده روابط را به مخاطره می اندازد بلکه فرد خیانتکار را در برابر دیگران مخصوصا فرزندان بی اعتبار می کند و با تکرار این کار ها فرد مقابل را به تکرار خیانت تشویق می کند.

مقابله به مثل:

برخی از افراد برای تلافی کردن خیانت و دادن درس عبرت به همسر خیانتکار خود تصمیم به برقراری رابطه مشابه با جنس مخالف می گیرد که خود سرآغاز مشکلات دیگر است و از هم پاشی زندگی و بد تر شدن شرایط را به همراه خواهد داشت.

قربانی کردن کودکان

طبق نظر روانشناس قبل ازدواج یکی از خطرناک ترین اقدامات فرد قربانی، استفاده ابزاری از کودکان به نفع خود و باز کردن صحنه جنگ در خانواده است. و در چنین وضعیتی کودکان اولین کسانی هستند که صدمه خواهند دید و به نابودی کشیده خواهند شد. بنابراین هرگز نباید در این نبرد پای کودکان را وسط کشید زیرا که آثار آن برای کودکان بسیار مخرب است و همچنین ترمیم رابطه برای آن ها با والد خیانتکار بسیار سخت بوده و آسیب حاصل از این امر را در روابط اجتماعی و روابط خانوادگی خود در آینده به کار خواهد گرفت.

اقدام به طلاق شتاب زده و یا ازدواج شتاب زده:

وقتی فرد قربانی اقدان به طلاق می نماید و برای این که به فرد مقابل ثلبت کند که او فرد مناسبی برایش نبوده و با ازدواج با فرد دیگری زندگی بهتری خواهد داشت، با عجله اقدام به طلاق و ازدواج عجولانه نموده و به دامی دیگر گرفتار می شود.

هر یک از مواردی که گفتیم واکنش های هیجانی نا مناسبی هستند که افراد بعد از تجربه خیانت ممکن است از آن ها اشتباه کنند اما همانطور که دیدید هیچ کدام از آن ها نمی تواند سرانجام خوبی را به همراه داشته باشد و فقط به شدت مشکلات خواهد افزود. به همین دلیل توصیه می شود که اگر در حال تجربه خیانت هستید قبل از هر اقدامی با متخصص مربوطه مشورت نمایید و آن ها به شما کمک خواهند کرد که مسئله را با کمترین آسیب حل کنید و بهترین تصمیم را بگیرید.برای کسب اطلاعات بیشتر با مراکز روانشناسی در ارتباط باشید.