سلامت مفهوم وسیعی دارد و تعریف آن تحت تاثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار می گیرد  طبق نظر مشاور خانواده خوب ضمن این که سلامتی یک روند پویاست و با گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییر خواهد کرد قدیمی ترین تعریفی که از سلامتی شنیدیم بیمار نبودن است. سلامتی از نیاز های اساسی انسان است که در توسعه پایدار نقش حیاتی دارد. اگر چه در ابتدا فقط به سلامت جسم به عنوان سلامتی توجه می شد با پیشرفت علم و رسیدن به سطحی قابل قبول از سلامت جسمی بشر به جنبه های دیگر سلامت از جمله سلامت روان توجه کرده است.

مفهوم سلامت روانی در واقع مجموعه ای از مفهوم کلی سلامت است و در واقع می توان گفت یکی از اهداف مربوط به سلامت روانی ایجاد و امکانات قابل قبول برای تامین یک زندگی انسانی است به طوری که فرد از نظر فیزیکی، روانی و اجتماعی در امنیت کامل به سر می برد. 

طبق نظر مشاور روانشناس منظور از سلامتی روانی سازگاری درست با خود و محیط اجتماعی است و شخصی دارای شخصیت سالم است که هم از نظر نقطه نظر دیگران با محیط اجتماعی سازگار است و بتواند با دوستان و اطرافیانش بدون احساس فشار و تعارض های غیر ضروری زدگی کند. سازمان بهداشت جهانی سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی که در آن فرد توانایی های خود را می شناسد و می تواند با فشار های روانی بهنجار زندگی کنار بیاید و می تواند به نحو پر ثمر و مولدی کار کند و قادر است برای اجتماع مفید باشد تعریف می کند. بیشتر روانشناسان لیست زیر را بهزیستی عاطفی می گویند که در ادامه به آن ها اشاره ای می کنیم. 

کارآمدی در ادراک:

افراد بهنجار در ارزیابی توانایی های خود واقع بین هستند یعنی توانایی های خود را بیش از آ چه هستند ارزیابی نمی کنند و در عین حال توانایی های خود را نادیده نمی گیرند و همچنین از گفتار و رفتار دیگرا ادراک نادرستی ندارد. 

خودشناسی:

فرد دارای سلامت روانی تا حدودی به انگیزه و احساسات خود آگاهی دارند اگر چه بسیاری از افراد نمی توانند درک کاملی از احساسات و رفتار خود داشته باشند اما احساسات و انگیره های خود را از خود پنهان نمی کنند. 

توانایی در کنترل اختیاری رفتار:

افراد سالم رفتار خود را کنترل می کنند و می توانند تمایلات نا مطلوب و پرخاشگری خود را مهار کنند. 

عزت نفس و پذیرش:

طبق مطالعات مراکز مشاوران افرادی که از سلامت روانی برخوردارند تا حدودی این احساس را دارند که ادمی هستند با ارزش و مورد قبول اطرافیان خود، با افراد دیگر راحت هستند و قادرند که در موقعیت های اجتماعی به طور خود جوش عمل کنند. 

توانایی در برقراری محبت آمیز:

افراد بهنجار توانایی ان را دارند که روابط نزدیک و رضایت بخش با دیگران برقرار کنند. و نسبت به احساسات دیگران حساس هستند و برای ارضای نیازهای خود آن ها را تحت فشار قرار نمی دهند. 

رشد:

افراد بهنجار توانایی های خود را در مسیر فعالیت بارور به کار می ادازند فعال هستند و زندگی خود را دوست دارند. 

طبق مطالعات مشاور روانشناس سازمان بهداشت جهانی سلامت روانی را در سه قسمت تعریف کرده است که نگرش های مربوط به خود شامل تسلط بر هیجان های خود، آگاهی از ضعف های خود، رضایت از خوشی های ساده است. و نگرش های مربوط به دیگران شامل علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی و احساس تعلق به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی و نگرش های مربوط به زندگی شامل پذیرش مسئولیت، ذوق توسعه امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیم های شخصی و ذوق خوب کار کردن است. 

نشانه هایی پیدا می شوند که ما را از دشوار های روانی به ویژه در خود فرو رفتن، پرخاشگری، خودمداری، بی اعتمادی شدید، بی خوابی،  اضطراب، خیال بافی ، هیپوکندری، ضعف در کنترل هیجان، نوسان های خلقی، احساس ناتوانی و وابستگی مطلع می سازند. به علاوه برای داشتن بهداشت روانی و سلامت روانی شرایطی وجود دارد رو به رو شدن با واقعیت، سازگار شدن با تغییرات ، ظرفیت تحمل اضطراب ها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن برای دیگران، دشمنی کردن با دیگران و کمک رساندن به مردم است. 

طبق نظر مشاور خانواده خوب میزان شیوع بیماری های روانی احتمال عود آن ها در طول زندگی ، هزینه های سنگین درمان و پیامد های وخیم حاصل از آن ها به اندازه ای جدی هستند که باعث شده اند توجه برنامه ریزان و متخصصان معطوف به بیماری های روانی شود و سلامت روانی عملا توجه در خور کافی دریافت نکند. افراد خانواده ها و جوامع در معرض آسیب های روانی قرار دارند ولی میزان آن در هر فردی یکسان نیست و افراد به اندازه ای متفاوت درگیر با مشکلات سلامت روان می شوند . امروزه با پیشرفت دانش روانشناسی می توان به افراد کمک کرد که اختلال های روانی خود را شناسایی و آن ها را درمان کنند و سلامت روان خود را بهبود ببخشند و زندگی لذت بخشی را تجربه کنند.  غافل شدن از سلامت روان می تواند مشکلات زیادی را در زندگی فردی، اجتماعی، شغلی، تحصیلی و ... به همراه داشته باشد و در واقع در ابعاد ذکر شده عملکرد فرد را ضعیف می کند و این به نوبه ی خود باعث کاهش رضایت از زندگی می شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه با مراکز مشاوران در ارتباط باشید.