زمانی که دانشجویی عاشق استاد خود می شود و یا بازیگر جوانی که عاشق کارگردان خود می شود و .... تمامی آن ها مرتکب یک اشتباه مشترک شده اند . به این معنا که به طرزی نا متعادل جایگاهی بسیار بلند و منزلت بزرگ و افراطی را بری همسر خود قائل شده اند . رابطه ی آن ها ، رابطه ای از جایگاه هایی برابر و بالغانه نیست و موازنه قدرت از همان ابتدا ، حتی بیش از شروع رابطه ، غیر منصفانه بوده است . و تنها به دلیل مرتبه و مقام بلند پایه و ممتازی که یکی از طرفین به دیگری دارد . طبق نظر مشاور قبل ازدواج وقتی عاشق کسی می شوید که الگوی شما است ، مشکل است رابطه ای طبیعی داشته باشید . ممکن است رفتار یا گفته هایتان به گونه ای باشد که گویی برابر هستید ولی در ذهنان برای او مقام و مرتبه قائل باشید که این نیز به نوب ی خود احساس قدرت و اختیار را از شما دور خواهد کرد . 

آیا جایگاه همسر خود را بیش از حد بالا برده اید ؟

طبق نظر بهترین روانشناس خانواده اگر که فکر می کنید همسرتان از شما باهوش تر است و یا از او زیاد نقل قول می کنید و هرگز با عقاید و باور ها و نگرش های همسر خود مخالفت نمی کنید و آن ها را زیر سوال نمی برید زیرا که این پیش فرض را دارید که او بیشتر از شما می داند و یا اگر که همواره تلاش می کنید که دیگران بدانند با چه کسی رابطه دارید تا آن ها را تحت تاثیر قرار دهید و احساس می کنید که هیچ وقت نمی توانید به موقعیت ها و موفقیت ایی که همسرتان رسیده ، برسید . و اگر کار هایی که می کنید نه به خاطر این که خودتان می خواهید بلکه به خاطر این که همسرتان فکر می کند که درست هستند و این که اغلب می گویید که چون با او رابطه دارید احساس خوشبختی می کنید نه به خاطر این که دوست دارید بلکه به خاطر این که چنین فردی نصیبتان شده است و همواره تلاش می کنید که شبیه او شوید . باید به این نکته تاکید کنیم که شکست یک رابطه به دلیل تفاوت در جایگاه دو نفر نیست لاکه از نگرش و طرز برخورد آن دو نفر ناشی می شود . اشکالی ندارد با فردی باشید که از شما باهوش تر و موفق تر است ، البته تا وقتی که هیچ یک از شما خود باوری تان را از دست نداده باشید .

چرا ممکن است عاشق الگو ها شوید ؟

عاشق پدر یا مادر خود شده اید . اگر در کودکی هرگز توجه و عشقی را که می خواستید از یکی از والدین خود نمی گرفتید این امکان وجود دارد که با فردی وارد رابطه شوید که در نهایت حمایت و هدایتی را که فقدانش را حس می کردید به دست بیاورید . نقطه ی مقابل چنین حالتی نیز صادق است . به این صورت که اگر در کودکی بیش از اندازه به شما توجه می کردند و شما از لحاظ روحی به والدین خود وابسته بودید ، این امکان وجود دارد که به سادگی نتوانید خود را از تبادلات و ارتباطات والد و کودک رها سازید . به ویژه اگر از جانب آن ها تحت کنترل بودید و به همین دلیل به ارتباط با شخصیتی قدرتمند اقدام می کنید که به گونه ای با شما رفتار کند که احساس کنید از او کمتر هستید و شما را در نقش کودک نگه دارد .


از لحاظ روحی احساس خلا می کنید .

طبق نظر مشاور روانشناس ایرانی هنگامی که فکر می کنید خود باوری ضعیفی دارید ، ممکن است با کسانی وارد رابطه شوید که اعتماد به نفس فوقر العاده بالایی داشته باشند و خود را الگوی شما قرار دهند . اما در این گونه روابط شما عاشق آن فرد نیستید ، بلکه عاشق قدرت و اعتماد به نفس او هستید . داشتن اعتماد به نفس و خود شناشی و خود باوری از موارد بسیار مهمی هستند که باید قبل از ازدواج حل شوند زیرا که تاثی بسیار فراوانی در انتخاب شریک زندگی و ازدواج موفق دارد .

راه حل چیست ؟

بر اساس مطالعات مشاوران مطب روانشناسی ایرانیان اگر که فکر می کنید جایگاه همسر خود را بسیار بالا برده اید ، انتظار نداشته باشید که از آن قدرت پایین بیاید . این شما هستید که با احترام نگذاشتن به عقاید شخصی خود ، مطالبه نکردن خواسته هایتان و خود را به اندازه ی کافی دوست نداشتن ، او را بالا برده اید . تنها راه موفقیت در چنین رابطه ای این است که خود را دوست داشته باشید و خود را آن گونه که هستید قبول کنید و درست به همان اندازه که به همسرتان عشق می وررزید و او را تحسین می کنید به همان میزان به خودتان عشق بورزید و دوست داشته باشید .