دعوا کردن والدین در برابر فرزندان سلامت روان آن ها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد و به آینده ی آن ها تاثیر منفی می گذارد . زمانی که والدین در برابر کودکان خود به مدت طولانی و دفعات زیاد دعوا کنند باعث می شود که کودکان بسیار متخاصم و خشونت بار شوند . چنین کودکانی در بزرگسالی و روابطشان با دیگران دچار مشکل می شوند زیرا آن ها نیز از والدین خودشان تقلید می کنند و آموزش می گیرند و از همان مهارت ها در بزرگسالی استفاده می کنند و در نتیجه با مشکلاتی مواجه می شوند . دعوای والدین در مقابل فرزندان باعث می شود که اثر منفی به سلامت جسمی نیز بگذارد و می توان کم اشتهایی و پر اشتهایی را در آن ها مشاهده کرد و حتی خواب های آشفته را نیز موجب می شود . دعوا های خانوادگی در برابر فرزندان باعث بروز مشکلات در تمرکز و توجه به درس ها و در نتیجه افت تحصیلی را به بار می آورد رفتار های پرخاشگرانه و متخاصم ، اعتماد به نفس پایین ، مشکلات ارتباطی با همسالان و حالات لجبازی ، تنش ، بی ارزشی و ... را می توان در چنین کودکانی مشاهده کرد . 

والدین باید در چنین شرایطی چه کنند ؟

مشاوره پدر و مادر نشان می دهد که از آن جایی که دعوا در برابر کودکان مشکلات بسیاری را به وجود می آورد از این رو والدین باید برخی مسائل را در این جهت رعایت کنند . برای مثال بحث ها و حرف های خود را به زمان مناسب تری که خودشان تنها هستند و بچه ها حضور ندارند انتقال دهند . در برخی موارد افراد در چنین شرایطی کنترلی بر خود ندارند و از لفظ های رکیک و نا مناسب استفاده می کنند ولی باید بدانیم که تهدید کردن ، تحقیر کردن ، انتقاد های شدید و الفاظ نا مناسب تاثیر منفی به رابطه زناشویی و کودک خواهد گذاشت و ممکن است که در طولانی مدت غیر قابل جبران باشد . وجود اختلاف ها و تعرض ها در هر خانواده و رابطه ی زناشویی دیده می شود و عدم وجود آن امری غیر طبیعی می باشد طبق نظر روانشناس خوب مطب روانشناسی در شمال تهران زوجین برای این که به فرزندان خود آسیب وارد نکنند باید نسبت به این موضوع بسیار اهمیت قائل شوند و اجازه ندهند که دعوا های خودشان تاثیر متفی بر کودکشان بگذارد . به عبارتی والدین باید تلاش کنند که کودکان خود را به طور کامل از جریان چنین مشاجره هایی دور نگه دارند و در نهایت یلامت روان او را رقم بزنند . 

اثرات مخرب دعوای والدین بر سلامت روان کودکان چیست ؟

طبق نظر مشاوران تلفنی دعوای والدین علاوه بر مواردی که در قسمت بالا اشاره شد ، اگر به صورت طولانی مدت و با شدت زیاد تکرار شود سلامت روان کودک را با خطر های بزرگی مواجه می کند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم .

اضطراب :

اختلال اضطراب کودکی با پیامد های منفی قابل ملاحظه ای در سازگارس شخصی ، تحصیلی و اجتماعی همراه است و علاوه بر آن آثار مطلوبی در ارتباطات فرد می گذارد . افراد بزرگسالی که در دوران کودکی دچار این اختلال بوده اند ، مشکلات زیادی در ازدواج و ارتباط با همسرشان داشته اند . اختلاف های والدین ، احساس گناه و تنش و نگرانی از این موضوع باعث می شود که کودکان کم حرف ، کوشه گیر و بهانه جو شوند . وقتی پدر و مادر با هم توافق ندارند و بحث و مشاجره می کنند ، کودک در معرض عدم توافق و اختلاف های آنان قرار می گیرد و این امر برای او بسیار ناراحت کننده است و الگویی انحرافی برای کودک در حل تعارض هایش می شود .

افسردگی :

بر اساس مطالعات مشاوره غیرحضوری افسردگی مشکل رایج و جدی در بین کودکان و نوجوانان است . چنین کودکانی پیوسته ناراحت هستند و به چیزی علاقه نشان نمی دهند و دمدمی هستند و در واقع آشفتگی خلقی را با خود به همراه دارند . 

اختلال نا فرمانی مقابله ای :

اختلال نا فرمانی مقابله ای منعکس کننده ی الگوی مکرر و مداوم خلق و خشمگین و تحریک پذیر ، رفتار جر و بحث و یا کینه جویی می باشد . اگر چه دختران و پسران سطوح برابر رفتار های برون سازی و پرخاشگری کلامی را نشان می دهند ، پسران بیشتر رفتار های زد و خورد کردن و خراب کاری کردن را نشان می دهند . در خانواده هایی که روش های فرزند پروری خشن ، بی ثبات و مسامحه کار در آن ها دیده می شود به شدت رایج می باشد . در واقع آشفتگی های خانوادگی باعث به وجود آمدن چنین اختلالی می شود .

اختلال سلوک و اختلال نا فرمانی و لجبازی :

طبق نظر بهترین روانشناس چنین اختلالی به دلیل وجود مشکلات در زمینه ی خویشتن داری هیجانات و رفتار ها می باشد و  این مشکلات در رفتار هایی اشکار می شود که حقوق دیگران را نقض می کند مانند پرخاشگری ، تخریب اموال و .... و یا فرد را در تعارض مهم با هنجار های اجتماعی یا صاحبان قدرت قرار می دهند . اختلاف زناشویی ، خشونت ، تعارضات بین والدین با اختلال رفتار در کودکان رابطه ی مستقیم دارد و خطر تحریک پذیری ، انضباط غیر موثر و مهارت ضعیف در حل مسئله را فراهم می کند .