در زندگی نقش ها را با مشاهده و تقلید از افراد مهم که اغلب مادر و پدر ما هستند، یاد می‌گیریم. رفتار های آن‌ها به عنوان یک راهنما عمل می‌کند. به عنوان یک کودک، اگر می بینیم که مادر، منزل را تمیز می‌کند و خرید می‌کند ما هم آن را به همان صورت یاد می‌گیریم. بر اساس مطالعات روانشناسی ازدواج افرادی که در خانواده هایی غیر قابل انعطاف که در آن همیشه کار مادر کار زنانه و پدر کار مردانه انجام می،دهد، بزرگ می‌شوند و ممکن است زمانی که ازدواج می‌کنند بسیار متفاوت رفتار کنند . الگوهای نقشی بسیاری وجود دارد که ما برای پیروی کردن میتوانیم انتخاب کنیم جامعه به صورت پیوسته و آهسته در حال تغییر است و این تغییر در قالب رشد نقش های بیشتری که به صورت مشترک در می آید ، صورت می‌گیرد. انتظارات مربوط به نقش های اجتماعی ویژه از قبیل مادر و پدر تغییر یافته اند ایجاد روابط برابر بین زن و مرد آسان نیست. اما روابط برابر، ارتباطات مثبت زیادی بین زن و شوهر ایجاد می‌کند. و از فواید زیادی برخوردار است. 

بر اساس گفته‌ی مشاور خانواده خوب نقش ‌های جنسیتی و روابط مبتنی بر نقش، اغلب به وسیله‌ی فرهنگ شکل داده می‌شود. این فرایند شکل دهی از زمان تولد شروع می‌شود و هرکس می‌داند که لباس آبی رنگ، برای پسر ها و لباس صورتی برای دخترهاست. ما در مورد پسر بچه ها و دختر بچه ها به صورت متفاوتی صحبت می‌کنیم . به نظر ما پسر بچه ها نیرومند و زیبا و مهم هستند و دختر بچه ها ، ظریف و گرانبها و جذاب هستند . ما برای پسر ها نام های قوی را انتخاب می‌کنیم و برای دختر بچه‌ها نام های نجیب و پذیرا گونه . متاسفانه در فرهنگ ما نگرش هایی وجود دارد که بر جنسیت فرد تاکید می‌کند و بر توانایی های فرد تاکید نمی‌کند. نقشی که فرد در خانواده ایفا می‌کند می بایست نه بر اساس جنسیت بلکه بر اساس علایق و توانایی های فرد باشد. 

قدرت در ازدواج، می‌تواند به 4 روش تقسیم شود.

1)الگوی مرد سالاری: که در آن اغلب مرد در خانواده رهبری می‌کند.

2)الگوی زن سالاری: که در آن اغلب زن در خانواده تصمیم گیری می‌کند.

3)الگوی تساوی قدرت: که در آن زوجین در اغلب موارد با یکدیگر تصمیم گیری می‌کنند.

4)الگوی استقلال قدرت: که در آن طرفین اقتداری مساوی اما در قسمت‌های مختلف زندگی دارند. آن‌ها اساسا در حوزه‌های تخصصی شان به طور مستقل از همدیگر تصمیم گیری می‌کنند.

در اوایل یک رابطه که زوجین برای توازن قدرت تلاش می‌کنند، روابط زوجین می‌تواند با مقدار زیادی از بی‌ثباتی همراه باشد. یک رابطه مرد سالار یا زن سالار که در آن یک نفر رهبری و دیگری تبعیت می‌کند، ممکن است که ادامه یابد ولی در نهایت فرد سلطه گر و فرد مطیع خسته خواهد شد، این امر می‌تواند تغییر به نوع دیگر از قدرت را تسهیل کند.

فواید روابط برابر زن و مرد چیست؟

علاوه بر این که درگیر مسائل می‌شوند، شاد نیز هستند. و مسئولیت بیشتری برای رشد و خوشبختی یکدیگر تقبل می‌کنند و تمایل کمتری به سرزنش یکدیگر دارند و همچنین می‌توانند در کنار یکدیگر تصمیمات بهتری بگیرند. 

طبق نظر سکستراپیست در شرایط برابر هر دو زوج احتمال دارد که تحصیلاتشان را ادامه دهند و ادامه تحصیل می تواند منبع مهم امنیت مالی و رضایتمندی هم برای مرد و هم برای زن در نظر گرفته شود. زوج ممکن است هر دو شغلی داشته باشند و حتی هر دو ممکن است چندین شغل مدیریتی و پر مشغله داشته باشند و در این روابط برابر زن و مرد نقش ها قابل انعطاف هستند و در ارتباط با خانه و دنیای کار ، زوجین آنچه را که دوست دارند ، آن چه را که راحت هستند، آن چه را که در انجام دادن آن تواناترند، و آن چه را که یا حداکثر در مورد تقسیم کار مناسب ما به نتیجه رسیده اند انجام می دهند. علاوه بر آن افرا به طور آگاهانه نقش های خود را در روابط را انتخاب می‌کنند نه این که این نقش ها به وسیله‌ی اجتماع به آن‌ها اجبار شود. 

و در آخر این که:

بسیاری از افراد در خانواده هایی بزرگ شده‌اند که در آن یک فرد بر دیگر اعضای خانواده تسلط دارد. و برای آن‌ها مشکل است که فواید توزیع مناسب تر قدرت را در خانواده درک کنند. در بسیاری از موارد ماه ها یا حتی سال‌ها طول می‌کشد تا زوجین بیاموزند که چگونه با یکدیگر بر اساس برابری رفتار کنند. بعضی از زوج‌ها هرگز به این نقطه نظر نمی‌رسند. اما هدف، تلاش‌هایی ارزشمند، برای تداوم زندگی مشترک به طوری که برابری چشم‌گیری حاکم باشد، است. زوج‌ها برای ایجاد یک رابطه منصفانه یا یکدیگر به مشکل خواهند خورد اما حرکت مثبت در جهت صحیح، ارزشمند است. برای حل مشکلات زوجی خود می توانید با مشاوران مطب مشاوره ایرانیان در ارتباط باشید.