هیچ زنی بر اساس اتفاق گرفتار عشق بی تناسب نمی شود و در ادامه به ویژگی های زنانی می پردازیم که مهر بی تناسب دارند و محبت بیش از حد می کنند .

به مردان با ثبات، مهربان و قابل اعتماد توجه نمی کنید.

به نظر برخی از زنان مردان بی ثبات جالب تر، مردان غیر قابل اعتماد ماجراجو تر و مردان دمدمی مزاج اسرار آمیز هستند. و اگر این عیب ها را نداشته باشد فکر می کنند که مناسبش نیست. اگر مردی پیدا شود که به این زنان محبت کند احساس خوبی نخواهند داشت.

تحت تاثیر روابط نا پایدار زمینه را برای افسردگی ایجاد می کنید.

طبق گفته سکس تراپیست افسردگی، الکلی بودن و اختلالات مربوط به غذا با یکدیگر در چنین شرایطی در ارتباط هستند و می توان در افراد دید که حتی در خانواده هایشان نیز ممکن است این مشکل وجود داشته باشد. تمام زنانی که محبت بیش از اندازه می ورزند به دنبال مصرف مواد زیان آور هستند.

توجه به افراد مسئله دار و فراموش کردن خودتان:

به احساسات و نیاز های دیگران توجه افراطی دارید و تحت این شرایط با احساسات خود بیگانه می شوید و نمی توانید دذباره جنبه های مهم زندگیتان تصمیم بگیرید. و چون معمولا درگیر مسائل و مشکلات دیگران هستید ارامش را از خود دریغ می کنید و برای خود نمی توانید کاری کنید. 

اعتیاد به مردان:

برخی از زن ها به صورت وسواس گونه به مردان مهر می ورزند که از تالم، پوچی، هراس و خشم خود فاصله بگیرند و هر چقدر تبادل هایتان با همسرتان دردناک تر باشد حواستان بیشتر پرت می شود. و رابطه بد و وحشتناک به عنوان مواد مخدر قوی می باشد.

زندگی در دنیای خیالی:

طبق نظر مشاور ازدواج خوب وقتی به فردی محبت بی تناسب داشته باشید، در دنیای خیالی زندگی می کنید و احساس می کنید که مردی که با او زندگی می کنید تغییر خواهد کرد و به آن چه که می خواهید تبدیل خواهد شدو توجهی به این موضوع ندارید که نیازهای احساسی شما را برآورده می سازد یا خیر و در دنیای خیالی زندگی می کنید.

اعتماد به نفس ندارید.

اعتماد به نفس کمی دارند و خود را مستحق خوشبختی نمی دانند و فکر می کنند که حق لذت بردن از زندگی را ندارند. در میان زنانی که مهر بیش از اندازه می ورزند به ندرت کسانی پیدا می شوند که با تمام وجود خود را شایسته مهر و عشق بدانند. بیشتر زنان فکر می کنند برای این که مورد مهر و محبت کسی قرار بگیرند باید کاری در حق دیگران انجام دهندو در احساس گناه زندگی می کنند و فکر می کنند که عیب و ایراداتی دارند و می ترسند که بر ملا شوند وبه سختی تلاش می کنند تا خوب به نظر برسند زیرا که اعتقادی به خوب بودن خودشان ندارند.

کنترل کردن :

کسی که در خانواده ای نا سالم بزرگ شده است می خواهد هر طور که شده خانواده اش را کنترل کند و در ارتباطات خود از ترس این که دیگران او را کنترل کنند و تحت سلطه در اورند به دنبال رابطه ای می رود که خود کمک کننده و کنترل کننده باشد.

بیشتر مسئولیت تقصیرات و احساس گناه رابطه را بر عهده می گیرید.

طبق نظر بهترین مشاور روانشناس اغلب زنانی که در خانواده های بد کار کرد و نا سالم بزرگ می شوند والدینی بدون احساس مسئولیت ، کودکانه و ضعیف دارند افراد به سرعت بزرگ می شوند قبل از این که امادگی برای زندگی داشته باشند وارد آن شده و حرف همه را قبول می کنند تا ارتباطشان حفظ باقی بماند و در نهایت افرادی را انتخاب می کنند که فاقد احساس مسئولیت هستند و سرزنش می کنند و طوری رفتار می کنند که گویا همه تقصیرات به گردن آن هاست .

به دلیل ترس از تنها ماندن و ترک شدن هر کاری می کنند.

ترک شدن و تنها ماندن می تواند فیزیکی یا احساسی باشد، هرکسی که محبت بی تناسب دارد در مقطعی از زندگی اش ترک احساسی شده است، او را به حال خود گذاشته اند و ترس را تجربه کرده است. و برای اجتناب از ناراحتی این افراد برای حفظ رابطه هرکاری را انجام می دهند.

ندیدن محبت و نیاز ارضا نشده خود را با محبت بیش از اندازه به مردان جبران کردن و همچنین نداشتن پدر و مادر گرم و صمیمی و در نتیجه توجه کردن به مردان بی اعتنا و بی حضور به امید تغییر دادن آن ها و در حالت کلی بزرگ شدن در خانواده ای که ممکن است برخی نیازهای اساسی او رفع نشده است همگی موثر هستند. بزرگ شدن در خانواده هایی که اعضای آن نمی توانند درباره تجربه ها ، خواسته ها و نیاز ها و احساساتشان صحبت کنند و عدم سازگاری افراد با رشد فرزندان و دیگر تغییرات خانواده نقش تعیین کننده در آینده و سلامت فرد دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر با مرکز مشاوران تخصصی در ارتباط باشید.