وسواس های فکری، افکار ناخواسته، تصویرهای ذهنی یا تکانه های تکراری می باشند. که برای فرد نفرت انگیز یا غیر قابل قبول هستند و از لحاظ فکری بسیار فرساینده هستند. سه مضمون اصلی وسواس های فکری شامل افکار پرخاشگرانه غیر قابل پذیرش، جنسی یا افکار کفرآمیز است. بیمار از این تکانه ها، تصویرهای ذهنی یا افکار ناخواسته، مشمئز کننده و ظاهرا غیر قابل توضیح رنج می برد. طبق نظر دکتر وسواس وسواس های فکری معمولا منجر به مقاومت، مبارزه علیه افکار، تلاش برای خنثی سازی اثرهای افکار از بین بردن آن ها یا تلاش برای خنثی سازی اثرهای افکار از بین بردن آن ها یا تلاش برای اصلاح امور و بهتر کردن اوضاع می شود. 

وسواس های فکری پرخاشگرانه:

شامل افکار آسیب رساندن به افراد پیر، بچه ها و یا بستگان است. و یا افکار آسیب رسان در مورد بستگان و دوستان را دربر می گیرد. بسیاری از ای وسواس های فکری آسیب رسان، متضمن خشونت می باشد.

وسواس های فکری جنسی:

بر اساس گفته‌ی روانشناس خوب ترس از اعمال یا حرکات نا مناسب را شامل می شود و تصورهای مکرر از داشتن رابطه جنسی با افراد نا مناسب می باشد که وسواس های فکری جنسی در مرد ها معمول تر از زن ها است.

وسواس های فکری کفر آمیز:

واهمه از انجام اعمال حاکی از بی حرمتی در یک مکان مقدس می باشد. 

برخی از وسواس های فکری ، ترکیبی از دو یا چند ویژگی از این سه مضمون اصلی پرخاشگر، جنسی و توهین به مقدسات می باشند. یکی از بیمارانی که مورد حمله ی تصویرهای ذهنی و افکار غیر عادی، منزجر کننده، بیرحمانه و پرخاشگرانه قرار گرفته بود، توصیف می کند. افرادی که از وسواس های فکری رنج می برند، به این امر واقف اند که این افکار از تراوش های ذهن خودش می باشد و آن ها را خود نا همخوان می یابند. در نتیجه این خصوصیات و ترکیب آن ها با ویژگی های نا خوشایند مضمون وسواس های فکری، فرد را عموما در برابرر وسواس های فکری مقاوم نشان می دهد.بر اساس مطالعات بهترین مرکز مشاوره ازدواج  این افراد سعی می کنند که با تمامی افکار مزاحم، مقابله کند و آن ها را سرکوب کند و به چالش بکشد و یا رد کند و مسدود کند. وسواس های فکری می توانند احساس خجالت، تنفر، ترس تردید و بی اعتمادی نسبت به خود را به بار بیاورند و این افکار به قدری شرم آور و نارتحت کننده هستند که افراد ترجیح می دهند آن ها را پنهان کنند و از داشتن چنین ایدهای احساس گناه می کنند. و به خاطر پنهان کردن آن ها احساس می کنند که فردی غیر عادی و یا استثنایی هستند. برای افرادی که مبتلا به وسواس های فکری هستند و از استانداردهای بالای اخلاقی و مذهبی برخوردارند، این تفکرات به شدت رنج آور بوده و منجر به تردید و بی اعتمادی نسبت به خود می شود. 

رفتارهای اجتنابی:

علاوه بر مولفه شناختی، مولفه رفتاری نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. افرادی که از تکانه های وسواسی برای ارتکاب به اعمال پرخاشگرانه و خشن رنج می کشند بسیار مراقبند که از ابزار تیز ، اسلحه و ... اجتناب کنند. و کسای که دارای افکار وسواسی ایجاد تصادف هستند از رانندگی خودداری می کنند. افرادی که مبتلا به تصویرهای ذهنی ناخوشایند هستند از ترس برانگیختن وسواس های فکری شان از دیدن فیلم ها، مجله ها و .... خودداری می کنند. یکی از پیامدهای ناگوار اجتناب این است که شخص فرصت به دست آوردن شواهدی که بر خلاف آن را ثابت کند ، کاهش می دهد و به این ترتیب شناخت های نا سازگار در او پایدار می ماند.

مسئولیت در قبال افکار:

برخی از افراد مبتلا به اختلال وسواس اعتقاد شدیدی به باورهای خود دارند برای مثال فکر می کنند که باید تمام افکار خود را کنترل کنند . بیماران هنگامی که متوجه می شوند، همه ی مردم افکار مزاحم که بسیاری از ای افکار نا خواسته می باشد را تجربه می کنند، متعجب و آسوده خاطر می شوند. بنابراین آن ها از برخی احساس های گناه الود آسوده می شوند و می آموزند که نیازی به مخفی کردن و ترسیدن از تجربه ها و افکار خود ندارند و افکار مزاحم و نا خواسته ی آ ها به هیچ فاجعه ای نمی انجامد. بلکه این افکار پدیده ای روانی و ذهنی هستند که به طور معمول تجربه می شوند و باعث از دست دادن کنترل یا دیوانگی آن ها می شود. این افراد تمایل دارد که اهمیت بیش از اندازه به افکار مزاحم خود بدهند و این تعبیر افراطی می تواند با حس مسئولیت پذیری اغراق آمیز آن ها در آمیخته شود. بیشتر مردم افکار مزاحم نا خواسته ی  خود را از ذهنشان بیرون می کنند و نادیده می گیرند و آن ها را مزخرف می داند اما زمانی که شخص اهمیت زیادی برای آن ها قائل باشد سبب ایجاد مشکلات زیادی خواهد شد. تجزیه و تحلیل کردن بیش از حد مسائل و یاد اوری کردن تمام اشتباهات گذشته خود، نگرانی روی مسائلی که روی آن ها کنترلی ندارید و اصرار به انجام کارهای بیشتر و ناتوانی در رها کردن افکارتان  از مواردی هستند که نشان دهنده ی افکار وسواسی فکری می باشند. برای این که زندگی با آرامش و به دور از ترس و اضطراب داشته باشید با مشاوران مطب روانشناسان در ارتباط باشید و در جهت درمان اختلال خود اقدام نمایید زیرا که زندگی در چنین شرایطی برای هر فردی طاقت فرسا و دشوار خواهد بود و همه افراد لایق زندگی با کیفیت هستند.