از زمان های قدیم ، بشر همواره به طور ذاتی از وجود نوعی ارتباط بین فشار های عاطفی و روانی و قلب آگاهی داشته است و مدت بسیار زبادی است که انسان ها از حوادثی مانند حمله ی قلبی یا مردن بر اثر شکست قلبی می هراسند . اصطلاح قلب شکسته اولین بار به عنوان توصیفی برای احساس غم شدیدی که به هنگام اتمام یک رابطه ی عاطفی شدید گریبان گیر آدمی می شود . واکنش رایج اکثر انسان ها به جدایی های ناگهانی ، نوعی معلق ماندن در میان زمین و آسمان است تا حدی که فرد خود را دور از تمام آرزو هایش می بیند ، کنترل خود را از دست می دهد و نا امیدانه تلاش می کند تا خود را به شخص دیگری نزدیک کند و در دریایی از بلاتکلیفی غوطه ور می شود . برای اکثر مردم تشخیص آن کار آسانی نیست و برای درک این امر که یک فقدان جسمی یا روانی تا چه حد بر فرد تاثیر گذار بوده است ، نیاز به گذشت زمان دارد . علاوه بر این ، انسان ها همیشه قادر به تشخیص احساسات خود نیستند . مطالعات نشان می دهد که انسان ها در بحران هایی مثل از دست دادن عزیزان و یا شکست عشقی ، به شدت عکس العمل نشان می دهند . 

سندرم قلب شکسته چه علایمی دارد ؟

سندرم قلب شکسته دارای علائم متعددی است که عبارت است از :

طبق گفته ی روانشناس مشاور احساس گرفتگی در ناحیه ی قفسه ی سینه ، به خصوص در سمت چپ : در این حالت فرد دچار تنگی نفس می شود و حس می کند وزنه ی سنگینی  به قلب او فشار می آورد و اضطراب سر تا سر وجود فرد را در بر می گیرد ، و قلب دچار ضربان های نا منظم و یا تندی و کندی ضربان می شود . گاهی علاوه بر احساس گرفتگی و تنگی نفس ، درد شدیدی قفسه ی سینه را فرا می گیرد و موجب هراس فرد و اطرافیان او می شود . 

درد معده :

درد شدید معده و سایر اعضای گوارشی را در بر می گیرد و فرد دچار سوء هاضمه می شود . سیستم گوارشی مختل و یا به شدت فعال می شود . به طوری که فرد نیاز به دفع فوری دارد و یا به شدت دچار کندی می شود . و به همین دلیل ممکن است فرد اشتهای خود را از دست بدهد و مواد غذایی که قبلا برایش اشتها آور بودند دیگر جذاب نباشد .

اختلال خواب :

در این حال فرد دچار کم خوابی می شود و در اکثر اوقات در به خواب رفتن مشکلات شدیدی پیدا می کند و گاهی ساعت ها برای خوابیدن تلاش می کند . در مواقعی هم که فرد بدون مشکل به خواب می رود ، پس از مدت کوتاهی از خواب بیدار می شود و دیگر قادر به خواب مجدد نخواهد بود . و در نتیجه خواب نا منظم و نا کافی ، عملکرد فیزیولوژیک و متابولیک بدن را به شدت مختل می کند . گاهی اختلال خواب منجر به پرخوابی می شود و ساعت های متوالی را فرد در خواب سپری می کند و هیچ گونه انؤژی و رغبتی ندارد .

افسردگی :

طبق نظر مشاوران مراکز ازدواج در این حالت فرد غمگین و دل مرده است . باید بگوییم که اندوه با افسردگی متفاوت است . بر خلاف اندوه ، افسردگی به واسطه ی اطمینان بخشیدن دوستان و خانواده تسکین پیدا نمی کند . دو ویژگی اختصاصی افسردگی عبارت است از ، خلق نا شاد و فقدان علاقه و لذت در تقریبا همه ی فعالیت های عادی و سرگرمی های فرد . به علاوه آن فقدان نیرو ، آشفتگی روانی و حرکتی ، کندی پاسخ ، که کاملا از سوی دیگران نیز قابل تشخیص است . خستگی ، عدم توانایی در تمرکز حواس و افکار مرگ و خود کشی . افراد مبتلا به این سندرم معمولا حادثه ای را که باعث از دست دادن عزیزشان می شود به خود نسبت می دهند و دچار توهم اسنادی منفی هستند . به عبارتی افراد خود را مسئول از دست رفتن عزیز یا محبوب می دانند و در حال سرزنش خودشان هستند . 

انکار : 

بر اساس مطالعات مراکز خانواده در این حالت فرد تلاش می کند اتفاقی را که موجب از دست رفتن عیزی یا محبوبش می شود ، انکار کند و برای پذیرفتن واقعیت مقاومت می کند و سعی می کند با بازگشت به گذشته و خاطرات ، از پذیرفتن حقیقت فرار کند .

افکار خود کشی :

طبق نظر مشاور درمانگاه روانشناسی در این حالت افسردگی در فرد باعث ضعف عزت نفس می شود . و این احساس را در او به وجود می آورد که آینده بیش تر از گذشته امیدوار کننده نخواهد بود . در این موقع فرد فقط به سرزنش خود بسنده نمی کند و از تفکر به سمت عمل حرکت می کند . تهدید فرد به خود کشی خود از بهترین پیش بینی کننده های اقدام به خودکشی در فرد است .