به برقراری رابطه نزدیک با افراد معین و احساس امنیت بیشتر در حضور این افراد گفته می شود و دلبستگی را می توان یک پیوند عاطفی میان افراد دانست که افراد برای ارضای نیازهای عاطفی خود به یکدیگر تکیه می کنند. بر اساس مطالعات مراکز روانشناسی در روانشناسی رشد دلبستگی پیوند هیجانی است که بین نوزاد و مادر با یک شخص بالغ دیگر پدید می آید به طوری که کود در موقع ناراحتی به مادر یا فرد مورد نظر پناه می برد و از آن فرد نمی ترسد و به خصوص در مرحله ای که ترس از غریبه را دارد و نسبت به مراقبت شدن توسط آن ها علاقه مند است. 

دلبستگی از زمان نوزادی شروع می شود و در طول زمان دارای ثبات است . سبک دلبستگی یکی از مهم تری عوامل موثر در تعاملات بین فردی است که در دوران کودکی فرد شکل می گیرد و با توجه به محیطی که در آن تحول یافته است در سنین بعدی ادامه می یابد. در نظریه بالبی سلک اضطرابی ، ایمن و اجتنابی وجود دارد و بیان می کند که روابط کودک با مراقبان در سال های اولیه زندگی منجر به تشکیل الگوهای روانی خاص می شود که مبنای بیشتر روابط بین فردی در بزرگسالی است . بالبی معتقد است که دلبستگی در طول زمان دارای ثبات نسبی است و به این معنی است که نحوه روابط بعدی فرد را با همسالان ، دوستام هم جنس و غیر هم جنس پیش بینی می کند و در رشد سالم و تامین بهداشت روانی فرد اهمیت ویژه دارد. 

این سه نوع سبک را در ادامه معرفی می کنیم.

سبک ایمن:

طبق نظر مشاورین خانواده افرادی که دلبستگی ایمن دارند به هنگام جدا شدن از مراقب زیاد احساس ناراحتی نمی کنند و این کودکان در زمان ترس برای کسب آرامش و آسایش به مراقب روی می آورند و آن ها هر گونه تماسی که از سوی مراقب برقرار می شود را با آغوش باز می پذیرند و با رفتار مثبت با آن واکنش نشان می دهند. این کودکان با وجود این که از غیبت مراقب خیلی احساس ناراحتی نمی کنند، اما آن ها را به وضوح به غریبه ها ترجیح می دهند و مراقبین آن ها تمایل بیشتری برای بازی با آن ها دارند و علاوه بر آن این مراقبین به نیازهای کودکشان واکنش نشان داده و به طور کلی می توان گفت که این سبک نقش مهمی را در بهزیستی و سلامت افراد دارد .

در بزرگسالی افرادی که سبک دلبستگی ایمن دارند به دنبال روابط قابل اعتماد و پایدار هسند و خود باوری، زیاد لذت بردن از از روابط صمیمیانه ، حمایت اجتماعی و توانایی در به اشتراک گذاشتن احساسات با دیگران است . فردی با الگوی دلبستگی ایمن مراقب خود را در دسترس می داند و خودش را به صورت مثبت تجربه می کند. افراد دارای دلبستگی ایمن به راحتی می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و در جهت دریاف حمایت دیگران از خود تمایل نشان دهند . کسانی که سبک دلبستگی ایمن دارند تصور مثبتی از خود دارند و دیگران نیز از آن ها توقعات منطقی دارند.

سبک نا ایمن اجتنابی:

بر اساس مطالعات روانشناسی ازدواج کودکانی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند از مراقبین خود دوری می کنند و این دوری بعد از غیبت ظاهر می شود. این افراد ممکن است توجه والدین را رد کنند و در جست و جوی جلب توجه آن ها برنمی ایند و نه به دنبال آرامش هستند. و افراد غریبه با والدین آن ها فرقی ندارد. افرادی که سبک اجتنبی دارنذ در روابط صمیمیانه و برقراری آن مشکل دارند و سرمایه ذاری عاطفی در برقراری ارتباط با دیگران ندارند و بعد از این که رابطه ای تمام شد ناراحت نمی شوند. آن ها معمولا از روابط نزدیک اجتناب می کنند و ناکامی در حمایت از دوستان و نزدیکان در خلال لحظات پر استرس و نیز ناتوانی در به اشتراک گذاشتن احساسات و هیجان ها از خصوصیات آن ها می باشد.

سبک نا ایمن دوسوگرا:

بر اساس مطالعات مشاورین در مراکز روانشناسی خانواده این افراد به شدت به دیگران مشکوک هستند و این افراد به هنگلم جدا شدن از مراقب خود اراحتی زیادی نشان می دهند و با بازگشت همچنان آرامش ندارند و در برخی موارد ممکن است که کودک والد خود را طرد کند و یا با آن ها پرخاش کند. این افراد میلی به نزدیک شدن به دیگران ندارند و نگران هستند که دیگران به احساسات آن ها پاسخ ندهد و این باعث می شود که از ارتباط با دیگران فاصله بگیرند. ویژگی های دیگر ایم افراد شامل سطح بالای اضطراب ، وسواس در مورد همسر و مشغولیت ذهنی در مورد او و تردید در مورد خود . 

همان طور که می بینید سبک های دلبستگی از همان کودکی و روز های اول زندگی شکل می گیرد و والدین در آن نقش مهمی را بازی می کنند و این سبک ها تاثیر زیادی بر روابط افراد در بزرگسالی می گذارد. به همین دلیل والدین باید نسبت به این موضوع کاملا آگاه باشن و تلاش خود را برای داشت فرزند دارای سبک دلبستگی مانسب تلاش کنند. بی توجحهی و عدم اگاهی از مسائل فرزند پروری باعث ایجاد مشکلات رفتاری و اختلال های روانی زیاد می شود و در حالت کلی روی سلامت روان افراد تاثیر می گذارد به همین دلیل والدین باید اطلاعات لازم را در این زمبنه کسب کنند. البته موارد زیادی در این مورد می توانددخیل باشد که مشورت کردن با فردی متخصص می تواند به والدین کمک نماید. برای کسب اطلاعات بیشتر در  این زمینه با مراکز روانشناسی در ارتباط باشید و آموزش های لازم را دریافت نمایید.