میل به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک از ساختار روانی ما نشات می گیرد ، کتاب های زیادی از عشق سخن گفته اند و در رادیو تلویزیون از عشق و ازدواج صحبت می شود. روانشناسی ازدواج زنده نگه داشتن عشق در زندگی باید جدی گرفته شود. افراد کمی راز زنده نگه داشتن عشق بعد از ازدواج را می دانند و با وجود این که بسیاری از زوج ها مهارت های ارتباطی زیادی دارند نمی توانند آن ها را در زندگی مشترک به کار ببرند و در نتیجه بعد از ازدواج عشق و دوست داشتن آن ها سرد می شود.

مردم با زبان های متفاوتی ابراز عشق می کنند و همه ی ما زبان مادری خود را یاد می گیریم و یادگیری آن آسان تر است. ولی زبان دوم مستلزم تلاش بیشتری است و هر چقدر بیشتر برای آن وقت بگذاریم بهتر صحبت خواهیم کرد. یادگیری زبان دوم تاثیر زیادی در روابط عاطفی و احساسی ما دارد و اگر می خواهیم ماورای مرزهای فرهنگی خود حرکت کنیم و ارتباط موثری داشته باشیم باید زبان افرادی را که می خواهیم با آن ها ارتباط داشته باشیم یاد بگیریم. همانطور که در همه جای دنیا زبان های مختلفی وجود دارد و اگر افراد زبان یکدیگر را یاد نگیرند نمی توانند در آندکشور ارتباط بر قرار کنند، زبان عشق هم به این صورت خواهد بود و زوجین باید نحوه‌ی ابراز عشق به همسر را یاد بگیرند. تعداد روش های ابراز عشق محدود به قدرت درک و فهم افراد است و باید با زبان عشق همسر آشنا شوید و بعد با همان زبان به ابراز عشق و علاقه بپردازید. زن و شوهرهای معدودی زبان عشق یکسانی دارند همه ی ما تمایل داریم با زبان عشق اولیه خود با همسر صحبت کنیم و اگر همسرمان نفهمد گیج و سردرگم می شویم. با شناخت و یادگیری مهارت های لازم کلید زندگی مشترک پایدار و عاشقانه را به دست می آورید. این نکته‌ی مهم را فراموش نکنید که اگر برای زنده نگه داشتن عشق تلاش نکنید زندگی مشترک پایداری نخواهید داشت.

عشق از همان ابتدا برای هر فردی ضروری است. طبق نظر روانشناسان کودک بهترین مرکز روانشناسی به منظور پایداری و ثبات کودک باید نیاز های عاطفی و احساسی او را برطرف کرد. در میان این نیازهای احساسی عشق مهم ترین آن است. نیاز کودک به این که احساس کند به کسی تعلق دارد، او را دوست دارند و به او عشق می ورزند باعث می شود آرامش کودکانه ی خود را حفظ کند و در بزرگسالی مسئولیت پذیر شود. اگر نیاز امنیت، عشق و محبت او برطرف نشود ضربه ی شدیدی به او وارد خواهد شد و بسیاری از ناهنجاری های کودکان و نوجوانان ناشی از رفع نشدن نیاز های اساسی او مانند عشق می باشد. نیاز احساسی به عشق فقط مخصوص دوران کودکی نیست ، در بزرگسالی و زندگی مشترک بعد از ازدواج احساس می شود و در ازدواج انسان هم نیاز به دریافت عشق و مورد توجه قرار گرفتن شدیدا احساس می شود. 

نیاز به عشق:

در درون همه ما نیاز شدید به عشق وجود دارد تا توسط فرد دیگر مورد عشق قرار بگیریم . انزوا برای هر فردی دشوار است و نیاز به صمیمیت در هر فردی وجود دارد. اگر افراد از کودکی مورد عشق و محبت قرار نگرفته باشند در بزرگسالی و ازدواج خود با مشکلاتی رو به رو خواهند شد. به همین دلیل قبل از ازدواج کمک گرفتن از مشاوره خانواده خوب ضروری و مفید خواهد بود.

طبق مطالعات مشاوره روانشناس بسیاری از افراد فکر می کنند که حال و هوای عاشقی برای همیشه پایدار است ولی این گونه نیست و افراد باید با فهم بیشتری به عشق نگاه کنند و عاقلانه تر به این قضیه فکر کنند. حال و هوای عاشقی باعث ایجاد توهم در رابطه می شود احساس می کنیم برای یکدیگر هستیم و مشکلاتمان را به راحتی حل خواهیم کرد ولی زمانی که این حال و هوا کمرنگ شد از خودمان حمایت می کنیم و یکی از طرفین احساسات خود را بیان می کند و دیگری ساز مخالف می زند و نیاز ها، افکار و الگوهای رفتاری تغییر می کند و هر دو طرف به نفع خودشان واکنش نشان دهند. زوجین باید نگاهشان را به حال و هوای عاشقی تغییر دهند و آن را حس موقت بدانند و با همسر خود به دنبال عشق واقعی باشند. عشق واقعی عاقلانه و آگاهانه است و نیازمند نظم و رشد فردی است و اساسی ترین نیاز مورد توجه صادقانه قرار گرفتن است و باید بر پایه ی منطق و انتخاب باشد. برای داشتن سلامت احساسی و عاطفی باید نیاز به عشق را برطرف کنیم و زمانی که بدانیم همسرمان ما را پذیرفته و با تمام وجود دوستمان دارد احساس امنیت می کنیم ولی بسیاری از افراد این فکر را می کنند که این احساسات همیشگی هستند ولی این گونه نیست و افراد باید برای حفظ آن همواره تلاش کنند.