یکی از ناراحت کننده ترین بحران هایی که امروزه خانواده ها با آن رو به رو هستند، بحران عشق ورزی نیمه کاره است. ترس از عشق ورزیدن صادقانه و صمیمی، بسیاری از ما را وادار می سازد که برای آغوش کشیدن یکدیگر، نوازش و نزدیکی ناراحت و خجالت زده باشیم. صرفا به دلیل ترس از دوست داشتن اطرافیانمان و جلوگیری از ابراز آن ، همه با اعمال روزانه خود از آن دفاع می کنیم و هر رفتاری را ممکن است نشان دهیم فقط این که از ترس مان در مقابل توانایی خود برای عشق دفاع کنیم. ما حتی گاهی اوقات می ترسیم آن چه را که همه احساس می کنیم با صدای بلند بگوییم.

پژوهش های انجام شده بر اساس مشاور قبل عروسی نشان می دهد که علی رغم نیازمان به عشق، از عاشق شدن و مورد عشق قرار گرفتن می ترسیم و ممکن است شدت این ترس به حدی باشد که بر نیازمان به عشق غلبه کند و باعث شود که دیگران را دوست نداشته باشیم. می توان گفت که عشق این را نمی گوید که طرف مقابل همیشه  قرار است دوستمان بدارد. بیش ترین نگرانی از عشق، به علت طرد شدن، از دست دادن و یا نارضایتی است. و همچنین پژوهش های روانشناسی نشان داده اند که نباید افراد ترسو را با کسانی که از عشق می ترسند اشتباه گرفت و بحث ما در این مطلب درباره ترس از صمیمیت است نه چیز دیگر.

مزلو معتقد است که یکی از لذت هایی  که از روابط عاشقانه سالم ناشی می شود، این است که در چنین رابطه ای پنهان کاری،  گارد گرفتن، سعی در کنترل کردن، مواظب هر حرف و حرکت خویش بودن و به عبارتی ترس از نشان دادن خود واقعی و دفاع از احساسات خویش نیازی نیست. اما خیلی اوقات افراد هیچ یک از موارد گفته شده را نمی توانند به اجرا در آورند زیرا ترس از صمیمیت و نزدیکی بر آن ها تسلط پیدا کرده است. 

عدم وجود صمیمیت چه پیامدهایی دارد؟

روانشناس آنلاین عنوان می کنند که فاصله گرفتن در عشق هم به صمیمیت و هم به شور و اشتیاق و تعهد لطمه می زند و صمیمیت سطحی جای صمیمیت واقعی را پر می کند و ارتباط صادقانه جای خود را به ارتباط گارد گرفته می دهد و در هر لحظه زوجین به دنبال دفاع از خود هستند و شور و اشتیاق جنسی جای خود را به یک رفتار جنسی معمولی و پیش پا افتاده عوض می کند. 

مرد ها و ترس از صمیمیت:

طبق نظر مشاوران خانوادگی بیشترین چیزی که مردها خواهان آن هستند، این است که بدون آن که از احساساتشان حرف بزنند، آن ها را درک کنند. بیشترین دلیل مشکلی صمیمیت در مرد ها، این است که احساسات خود را سرکوب می کنند و یا آن را نشان نمی دهند و کلا کمتر از زنان علاقه به نشان دادن احساسات خود دارند و حتی برخی از مردان از درخواست زن ها برای صداقت و صراحت  و بیان شفاف در ارتباط عاطفی احساس تهدید و آشفتگی و تهاجم می کنند و نتیجه آن فقدان صداقت و عدم ابراز احساسات به خصوص در ازدواج ها، موجب آزار، خشم و درک نادرست می شود. چنان چه یک مرد، احساسات منفی نظیر خشم، احساس گناه و ترس را در خود تجربه کند و آن ها را در خود نگه دارد و به طرف مقابلش بروز ندهد و یا رازی داشته باشد که به همسرش نگفته باشد، نگه داشتن این گونه احساسات در خود، تولید تنش و استرس می کند و به نوبه ی خود در رابطه زناشویی و در رابطه جنسی او تاثیر می گذارد و این در طولانی مدت آسیب هایی را به رابطه وارد خواهد کرد. البته افراد نمی توانند به هر شکلی که خواستند احساسات خود را نشان دهند، بلکه باید با روش های درست احساست ابراز شوند.

ترس زنان از صمیمیت:

زنانی که از صمیمیت می ترسند، نمی توانند تصویر ذهنی آشکاری از فرد دلخواه خود داشته باشند. اگر هم فردی پیدا شود که به آن ها ابراز علاقه و عشق کند، فرار می کنند و حاضرند هر کاری انجام دهند  تا آن فرد را از خود برانند چرا که فقط روی نقاط منفی طرف مقابل تمرکز می کنند و خوبی های او را به کلی نادیده می گیرند. و در واقع زنان با تاکید و تمرکز بر نقاط منفی فردی که با او در ارتباط هستند، خود را از صمیمیت و نزدیکی با او محافظت می کنند و هرکسی را که از راه می رسد به بهانه ای دست به سر می کند و از مردی که نزدیکشان می شود ایراد می گیرند. نگرش های منفی زنان در رابطه زناشویی، یکی از بزرگ ترین علل ترس از صمیمیت آن ها نیز محسوب می شود و مشکلاتی را به وجود می آورد که مانع می شود زن بتواند در این زمینه به طور صحیح با شوهرش ارتباط بر قرار کند.

همانطور که دیدید ترس هایی که افراد از صمیمیت دارند مانع شکل گیری ارتباط کامل و موثر می شود و به دنبال آن افراد مشکلات زیادی را در رابطه تجربه می کنند به این منظور سعی کنید که علل ترس خود  را به کمک فردی متخصص در کلینیک روانشناسی تهران پیدا کنید و آن ها را حل کنید و صمیمیتی را که باید در رابطه تان ایجاد کنید را رو به راه کنید و از داشتن رابطه ای لذت بخش بهره مند شوید.