بر اساس مطالعات روانشناسی تفاوت های سبک های هیجانی مردان و زنان به دلیل تفاوت های دوران کودکی می تواند باشد و همچنین بخشی از این اختلاف ها ناشی از تفاوت های زیست شناختی بنیادی آن ها و واکنش جامعه در قبال این تفاوت هاست . به عبارت دیگر، دعواهای زناشویی هم علل روانشناختی و هم علل فیزیولوژیکی دارند. برای درک تعارض های بین زن و شوهر باید به این نکته توجه کرد که آن ها از لحاظ جسمی طوری برنامه ریزی شده اند که واکنش متفاوتی به تعارض های هیجانی نشان می دهند و باید به این نکته تاکید کرد که این قضیه به دوران کودکی باز میگردد.

تفاوت های هیجانی در مردان و زنان:

طبق نظر روانشناس خوب تهران رمز تفاوت های هیجانی زن و مرد در این است که مردها دیرتر از زن ها ناراحتی هایشان را کنترل می کنند. چون به آن ها گفته شده که احساسات خود را سرکوب کنند و از ابراز احساسات خود جلوگیری کنند. اما زن ها به احساساتشان توجه و آن ها را ابراز می کنند.

کلا از لحاظ زیست شناختی برای زن ها بهتر است که در مورد مسائل صحبت کنند و مرد ها از مسائل دوری کنند. علی رغم با ثبات بودن زندگی مشترک افراد برخورد متفاوتی نسبت به مشکلات زناشویی دارند. در ازدواج های خوب هم به نا هماهنگی هایی بر میخوریم. در ازدواج های ناموفق تمام اختلافات را می توان مشاهده کرد به عبارتی وجود حالت دفاعی در مرد ها، خونسرد بودن و سکوت کردن و زود از کوره در رفتن و یا کناره گیری ها و دفاع ها وضعیت را وخیم تر خواهد کرد.

 

منابع تعارض زوجین چیست؟

براساس مطالعات انجام شده در مورد مشاوره خانواده شناسایی منابع تعارض و دقت در مورد عوامل موثر بر اتمام یا کاهش تعارض ها می تواند مفید باشد. از منابع رایج تعارض های زوجین می توان به موارد زیر اشاره کرد که عبارتند از:


1)     تعارض در حوزه های خاص:

مواردی که باعث تعارض های مکرر یا شدید می شوند می توان به مواردی نظیر مسائل مالی، فرزندان، رابطه جنسی، تقسیم مسئولیت ها و یا نحوه گذراندن اوقات فراغت اشاره کرد. شناسایی این حوزه خاص و یادگیری مدیریت لازم و هم چنین مهارت های زناشویی برای کنترل کردن تعارض ها مفید خواهد بود.


2)     تعارض درباره مرزهای زناشویی و خانوادگی:

تعیین حد و مرزهای مناسب مهم ترین ترفند برای اجتناب از بدتر شدن اوضاع است. باید پیوسته مرزهای بین خود و همسر و همچنین بین زوجین و دیگران ایجاد شود. داشتن یا نداشتن مرز بندی ممکن است زمینه ساز تعارض هایی شود به همین دلیل زوجین در زندگی زناشویی باید به توافق هایی برسند که به چه میزان باید برای فرزندان و خانواده هایشان وقت بگذارند و همچنین تعیین ارتباط یا فعالیت های دیگر مثلا گفت گو درباره صمیمیت جسمانی می تواند تاثیر گذار باشد.


3) تعارض های مربوط به منابع مشترک:

بعضی از زوجین در توصیف مال من، مال تو یا مال ما در حوزه های مختلف مشکل دارند. مثلا در مسائلی نظیر پول و وسایل که گاهی این تعارض ها در نتیجه پیچیدگی خود موقعیت است. ممکن است که این تعارض ها جزئی و زود گذر به نظر برسند اما میتوانند ماشه چکان احساسات شدید تر باشند. پیوسته زوجین به دنبال استفاده از راهکارهایی هستند تا احساس عدالت را در رابطه زناشویی خود ایجاد کنند.


4) تعارض های مرتبط با فرصت ها و مسئولیت ها:

طبق نظر مشاور خانواده کلینیک روانشناسی و مشاوره، گاهی زوج ها نمی دانند بین فرصت ها و مسئولیت هایی که در زندگی دارند چگونه تعادل ایجاد کنند. زمانی که زوجین هویت گروهی دارند هر دو به شکلی و در زمان های مختلفی در مدیریت احساس انصاف و برابری و تشویق متقابل همکاری می کنند. پس به عبارتی برای کاهش تعارض ها، زوجین باید تلاش کنند تا هویت گروهی خود را حفظ نمایند.


5) تعارض های مربوط به ترجیح ها و ارزش ها:

تعارض های ارتباطی می تواند پیامد تفاوت در ترجیح ها و ارزش های بنیادین افراد باشد و تمایز بین آن ها مهم است. ترجیح ها همان دوست داشتن ها و دوست نداشتن ها است و میتوان چنین تفاوت هایی را به راحتی تحمل کرد یا با مذاکره کردن به راه حلی که هر دو طرف راضی باشند، دست یافت. اما مصالحه در مورد ترجیح ها و ارزش های بنیادین متفاوت، سخت تر و دشوارتر است. مشکل بزرگ تر برای زوج ها این است که به هر چیزی بر چسب ارزش یا باور اصلی می زنند و هیچ چیز را در فهرست ترجیح ها قرار نمی دهند. هر گاه به تفاوت های زیاد به چشم مسائل مهمی مثل ارزش های بنیادین نگاه شود، معمولا زوج ها در باتلاق این نظرات متضاد گیر می افتند، و دوست ندارند به سمت حد وسط میل کنند. معمولا هر زوجی در مخمصه های این چنینی قرار می گیرند که کنار آمدن با این تعارض نیازمند یاد گیری مهارت های ضروری در ارتباط زوجین می باشد.


6) تعارض مرتبط با تفاوت در سبک های شخصیتی:

پژوهش های متفاوتی در مورد تفاوت های اساسی در سبک های شخصیتی زوجین انجام شده است و آنچه که در این موضوع اهمیت دارد آن است که زوج چقدر می توانند معمار نقطه های قوت و تفاوت های خود باشند. مثلا اگر هر دو زوج برای به کرسی نشاندن حرف خود بجنگند آن رابطه زناشویی هرگز خوب کار نخواهد کرد. زندگی زناشویی زمانی بهتر کار خواهد کرد که هر دو همسر زمینه ها و حوزه های تخصصی خود و جایگاهشان را بشناسند و نقش رهبری را با هم جا به جا کنند. مواردی نظیر میل به با هم بودن یا تنهایی، افشای احساسات و حل مسئله از تفاوت های رایج بین زوجین می باشد و برای حفظ رابطه زناشویی نیازمند استفاده از راه کارهای مفید برای حل کردن این تفاوت ها می باشد.