بهداشت روانی و جنسی برای کیفیت زندگی یک فرد بسیار حائز اهمیت هستند ، ولی هر دوی آن ها مورد سوء برداشت واقع شده و حتی نادیده انگاشته می شوند ، باید بدانیم که سلامت روانی بر سلامت جنسی تاثیر می گذارد و بالعکس ، و هر دو می توانند رابطه ی صمیمی شما را تحت تاثیر قرار دهند . به عنوان مثال ممکن است که فردی دچار افسردگی شود و دیگر از فعالیت جنسی لذت نبرد و اما فردی دیگر داشتن ارگاسم را متوقف کند ودچار افسردگی شود . آن چه انسان ها را به موجوداتی جنسی تبدیل می کند این است که آن ها دارای هورمون هایی هستند که تحول جنسی را تنظیم می کنند . طبق نظر مشاورین خانواده تحول جنسی هر فردی از دوره ی نوزادی تا بزرگسالی به عوامل بسیاری وابسته است ، شامل عوامل زیستی یا جسمی ، اجتماعی مثل خانواده ، همسالان ، مذهب و فرهنگ ، روانی و اجتماعی ، یعنی شما به عنوان یک فرد به همراه شخصیتتان ، ادراکتان و تجربه هایتان . میل جنسی زیستی روانی و اجتماعی یعنی این که ما به لحاظ جنسی به چه کسی تبدیل می شویم موضوعی است که همانند شخصیتمان جنبه ی فردی دارد . اگر بخواهیم درباره ی مسائل زیستی بیان کنیم دختران و پسرانی که نسبتا زود به بلوغ می رسند ممکن است با شتاب پا به فعالیت جنسی بگذارند که به لحاظ هیجانی یا روانی آمادگی آن را ندارند . از لحاظ خانوادگی نگرش ها نسبت به کنجکاوی جنسی متفاوت است و یا گفت و گو راجع به رابطه ی جنسی ممکن است آزاد ، محدود و یا ممنوع باشد . برخی والدین قرار های زود هنگام میان دختر و پسر را جایز می شمارند ، در حالی که سایرین آن را منع می کنند و مواردی از مذهب و فرهنگ که همگی تاثیر می گذارند . شیوئه های دیگر جهت فکر کردن راجع به تحول جنسی این است که عواملی از جمله طبیعت یعنی عوامل زیستی و تربیت یعنی عوامل اجتماعی یا ترکیبی از این دو می توانند در تحول جنسی دخیل باشند . برای مثال نا توانی های یادگیری می توانند باعث عقب افتادگی در مهارت های اجتماعی یا مشکلاتی در زمینه ی تفسیر گفتار یا اعمال دیگران شوند . این مشکلات می تواند با توانایی فرد جهت درگیر شدن در روابط عاشقانه یا جنسی در نوجوانی یا بزرگسالی تداخل ایجاد کنند . تربیت نیز می تواند نتایج مشابهی داشته باشد یعنی مشکل داشتن در تشکیل رابطه ی عاشقانه ، چون وقتی فردی به لحاظ عاطفی ، جسمی یا جنسی مورد سوء استفاده واقع شود احساساتش خاموش می شوند و دوست داشتن برایش دشوار می شود . برخی از افراد در تحول جنسی با مشکلاتی رو به رو می شوند به دلیل مشکلات روان شناختی که از سنین پایین داشته اند . برای مثال ، پسری که خجول و دچار اضطراب اجتماعی است ممکن است در سیر رشد دوره ی نوجوانی و بزرگسالی در زمینه ی ابراز احساسات عاطفی یا خواسته های جنسی با مکل مواجه شود . سایر افراد  تجارب جنسی نرمال و لذت بخشی می توانند داشته باشند تا زمانی که دچار یک بیماری روانی نشوند . روانشناس افسردگی بیان می کند که برای مثال خانمی که دچار افسردگی پس از زایمان می شود که ممکن است دچار تحلیل رفتگی و سردرگمی هیجانی شود و بر خلاف انتظار هر دو طرفین ، زمان بیشتری طول می کشد تا این که این فرد کارکرد های خود ، از جمله علاقه به فعالیت های جنسی و مشارکت در آن ها را باز یابد .

اختلالات جنسی و بیماری های روانی :

اختلالات جنسی و بیماری های روانی به شکل پیچیده ای به هم مربوط می شوند . زیرا که عوامل روانشناختی زیادی از جمله باز داری ها یا تفکرات منفی راجع به رابطه ی جنسی نیز می توانند به این اختلال منجر شوند . اگر چه فردی که به اختلال روانی دچار است ، تحول جنسی را تحت تاثیر قرار می دهد . امکان آن وجود دارد که یک فرد مبتلا به بیماری روانی بتواند به لحاظ جنسی کارکرد طبیعی داشته باشد و در این خصوص مشکلی نداشته باشد . 

تنفر جنسی چیست ؟

تنفر جنسی زمانی تشخیص داده می شود که یک فرد هنگام داشتن رابطه ی جنسی با همسر خود ، احساسات تنفر ، انزجار یا سایر هیجانات وابسته را تجربه می کند . نشانه های آن می تواند از خفیف مثل فقدان علاقه و تنفر جزئی ، تا شدید مثل آن هایی که با حملات وحشت مثلا کوتاه شدن تنفس ، سریع شدن ضربان قلب و ترس مفرط در ارتباط هستند ، متغیر باشد . 

مشکلات رابطه ای مانند بر ملا شدن یک رابطه ی پنهانی ، خشونت خانگی ، اختلافات حل نشده و عدم رعایت بهداشت از سوی طرف مقابل از جمله دلایل تنفر جنسی به حساب می آیند . تجربیات آسیب زا مثل آزار و اذیت جنسی یا تجاوز می توانند رابطه ی جنسی را با تجربه ای دردناک پیوند بزنند . 

دکتر درمان وسواس بیان می کند که بسیاری از اختلالات خلقی مانند افسردگی ، اختلال دو قطبی ، اختلالات اضطرابی و وسواسی فکری می توانند در بهداشت روانی و جنسی تغییراتی را ایجاد کنند که نیازمند درمان و بررسی از سوی متخصصین در بهترین مراکز مشاوره می باشد .