با شروع زندگی مشترک باید به این نکته از آگاهی برسبد که همیشه روابط رمانتیک وجود خواهد داشت و با گذست زمان و فرو نشستن هورمون ها زمان آن رسیده است که احساس تفاهم های قبلی کمرنگ شده و تفاوت های جنسی و فردی واقعی ظاهر می شوند و باید به دنبال راهی برای رسیدن به توافق و ایجاد تفاهم تلاش کنید.

 اگر با چنین دیدگاهی وارد زندگی مشترک شوید، خوشبختی را تجربه خواهید کرد ولی اگر با آرزوهای رویایی و هیجانی آغاز کنید به زودی سر خورده شده و ناکامی را تجربه خواهید کرد و به همین دلیل همه چیز بستگی به نوع باور ها و انتظارات شما از یکدیگر و از زندگی دارد. و باید بپذیرید که همسرتان عین شما نیست و افکار و رفتار او نمی تواند آن گونه که شما می خواهید باشد بلکه در عین تفاهم، با هم توافق می کنید که همدیگر را با همه تفاوت هایی که دارید و آن گونه که هستید بپذیرید و تنها در این صورت است که یکدیگر را بیشتر درک کرده و صمیمیت بیشتری را تجربه خواهید کرد. 

همدیگر را حمایت کنید.

طبق نظر مشاوران خانوادگی یکی از نیاز های زوجین در امر ازدواج مورد حمایت قرار گرفتن از طرف همسر در هر شرایط و در ابعاد مختلف مالی، عاطفی، اجتماعی، قضاوت و غیره است. و حمایت است که می تواند احساس امنیت و عشق متقابل را در طرفین رشد داده و در زندگی مشترک جاری سازد وگرنه بدون نیاز به حمایت ممکن است بسیاری از افراد آزادی زندگی مجردی را به ازدواج ترجیح دهند و به همین دلیل است که اغلب زوجین و کعمولا زنان به امید حمایت مرد وارد رابطه می شوند و بعدا احساس می کنند که نه تنها مورد حمایت قرار نگذفته اند بلکه مورد بی مهری و بی توجهی نیز قرار می گیرند و به مرور زمان دچار شکستگی شده و درماندگی، استرس، افسردگی و سردی عاطفی را تجربه می کنند. 

همگرایی:

ازدواج های موفق الزاما به این خاطر که طرفین عین خود را یافته اند نیست. و اصولا چنین چیزی ممکن نیست و در واقع رمز کار در این است که طرفین مهارت های لازم جهت قبول یکدیگر آنگونه که هستند و تلاش آگاهانه برای سازگاری را بلد باشند. اکثر افراد در ابتدا فکر می کنند که عین هم هستند و خیلی با هم شباهت دارند ولی بعد از گذشت مدت زمان بیان می کنند که انتخاب اشتباهی داشته اند و یا این که بد شانس هستند و یا بسیاری از دلایل دیگر را مطرح می کنندولی هیچ کدام از آن ها نیست بلکه افراد در همگرایی و سازگاری مشکل داشته اند و از مهارت های ضروری که باید آگاه باشند استفاده نکرده اند و یا نسبت به آن ها اطلاعی ندارند . اگر که مهارت های همگرایی را بلد باشید به راحتی می توانید با اطرافیانتان سازش کنید و این در بسیاری از رابطه ها می تواند برای هر فردی تاثیر مثبتی داشته باشد.

حفظ تعادل در رابطه:

معمولا در اوایل ازدواج چنین به نظر می رسد که هر چه زوجین چسبندگی و وابستگی بیشتری نسبت به هم داشته باشند امنیت، آرامش و صمیمیت بیشتری کسب خواهند کرد در صورتی که همین موارد سبب حسادت، کنترل، تسلط و محدودیت و خستگی و احساس اسارت و بسیاری از موارد منفی دیگر که برای رابطه خطرناکند، منجر خواهد شد و به همین دلیل زوجین باید به خلوت و تنهایی یکدیگر احترام بگذارد ولی این تنهایی با دوران مجردی متفاوت است.. علت وابستگی افراطی انسان، خلا عاطفی و احساس نا امنی حاصل از گذشته اوست. بنابراین کسانیکه نیازهای عاطفی شان در کودکی سرکوب شده . خلا های روانی فراوانی در وجودشان است هرگز از طرف مقابل و کارهایی که می کند راضی نخواهد بود و زیاده طلبی های زیادی را به همراه خواهد داشت و در نتیجه تخریب رابطه رادر پیش خواهد داشت. 

رابطه عشق با خوشبختی چیست؟

طبق نظر روانشناسان ازدواج حالت اول این که معمولا عشق و خوشبختی را مترادف هم بگیریم که در این حالت با عادی شدن زندگی و کمرنگ شدن یکی از آن ها، دیگری از دست رفته تلقی می شود و احساس ناکامی اتفاق می افتد در این حالت فرد با کمال گرایی مطلق و پیش فرض ذهنی همیشه عالی بودن در رابطه درگیر می شود و گرفتار احساسات منفی مانند افسردگی، سرخوردگی، و فاصله عاطفی شده و همه چیز را تمام شده تلقی می کند. اما در حالت دیگر دو واژه مستقل اما لازم و ملزوم هم تلقی می شوند که در این صورت با کمرنگ شدن هر یک از آن ها در برخورد با ناملایمات زندگی فرد دچار وحشت زدگی نمی شود و با داشتن مهارت های سازگاری به استقبال واقعیت می رود.

اعتماد در رابطه بین زوجین:

اعتماد در واقع با احساس امنیت همبستگی تام دارد یعنی تا زمانی که ما احساس می کنیم در رابطه امنی قرار داریم، حس اعتماد و لذت از رابطه نیز وجود دارد ولی به محض این که احساس کنیم مورد فریب و حیانت قرار گرفته ایم در یک لحظه اعتماد شکسته می شود و با شکسته شدن آن فرد آشفته شده و شرایط دشواری را برای رابطه به همراه خواهد داشت. ریشه های اعتماد و عدم اعتماد به همسر به کیفیت شرایط امن یا نا امن فرد در کودکی نیز بستگی دارد. اگر کودک در شرایط مساعد و امنی رشد پیدا کرده باشند معمولا با دید مثبت وارد رابطه می شوند ولی اگر غیر از این باشد به سختی می توانند به جنس مخالف اعتماد کنند و در هر دو حالت افراط و تفریط می تواند برای فرد مشکل ساز باشد یعنی با اعتماد خیلی زیاد با فریب رو به رو خواهد شد و احتمال آن را افزایش خواهد داد و با عدم اعتماد و شکایت زیاد باعث ایجاد تنش در رابطه شود. بنلذاین باید با اعتماد سازی درست و به اندازه نیز به رابطه استحکام بخشید. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه با مراکز مشاوره خوب در ارتباط باشید و راهنمایی های لازم را در زمینه ازدواج، چپیش از ازدواج . مهارت های مورد نیاز برای بعد ازدواج را از آن ها دریافت کنید.