هیچ چیز آزاردهنده تر از این نیست که افراد مورد علاقه مان یا افرادی که برایمان مهم هستند ، به حرف هایمان گوش ندهند . نیاز به درک شدن ، نیازی همیشگی است که هیچ گاه مارا ترک نمی کند و به همین دلیل است که گوش شنوا عاملی بسیار نیرومند در روابط انسانی به شمار می رود و درک نشدن از سوی اطرافیان بسبار دردناک است . بر اساس مطالعات خانواده تراپی می توان گفت که ریشه ی بسیاری از مشکلات در خانواده گوش ندادن به یکدیگر است . هر چند زندگی امروزی در تلاش است تا از ما افرادی مستقل بسازد ، اما استقلال و خود کفایی نیاز ما را به ارتباط های انسانی از بین نمی برد و گوش دادن مهم ترین مهلرتی است که ارتباط کفید و موثر را ایجاد می کند . متاسفانه ، فشار های زندگی مدرن از کیفیت گوش دادن و توجه ما به یکدیگر کاسته است و در واقع پرداختن به وظایف و تکالیف گوناگون ، بستر مناسبی برای گوش ندادن فراهم ساخته است . امروزه اخبار ، شبکه های اجتماعی ، اینترنت و تلفن همراه توجه ما را مختل می کند و فکر می کنیم که می توانیم چندین کار را با هم انجام دهیم اما در نهایت یک کار بی کیفیت را پس از کار بی کیفیت دیگر شروع می کنیم و در نتیجه توجه خود را از دست می دهیم . 

طبق نظر بهترین مشاور سبک زندگی جدید باعث شده است که ما کمتر به حرف یکدیگر گوش دهیم و یا برای فرار از تنهایی و نداشتن گوشی شنوا به این سبک زندگی پناه اورده ایم . علتش هر چه که باشد ، شکافی را در زندگی ما ایجاد کرده است که پیوسته در حال بزرگ شدن و عمیق تر شدن می باشد و خود را به شکل نارضایتی ، غم و محرومیت نشان می دهد . 

چرا گوش دادن مهم است ؟

بر اساس گفته ی بهترین مشاور خانواده گاهی به نظر می رسد که فردی به حرف های دیگری گوش نمی دهد . خانم ها از این گله دارند که همسرانشان وجود آن ها را نادیده می گیرد و آقایان از این که همسرشان غر می زند و یا زن ها احساس می کنند که ارتباطشان خدشه دار شده است . اشتیاق به درک شدن ، از جمله انگیزه های بسیار نیرومند انسان ها می باشد . زمانی که به حرف های ما گوش می دهند ، احساس می کنیم که ما را جدی می گیرند و به احساسات و ایده هایمان توجه می کنند و آن چه که می گوییم برایشان اهمیت دارد . اشتیاق به درک شدن یعنی برای فرار از تنهایی و ایجاد ارتباط با افراد دیگر است . یعنی برای این که به تنهایی خود غلبه کنیم ، به دیگران نزدیک می شویم و دریچه ی ذهن و قلب خود را به روی دیگران باز می کنیم و به این امید هستیم که ما را درک کنند . اما رسیدن به این مورد بسیار دشوار است . 

اساس خوب گوش دادن همدلی می باشد و همدلی نیز میسر نمی شود مگر آن که مشغولیت های خود را کنار بگذاریم . زوج تراپیست بیان می کند که همدلی یعنی آن چه را طرف مقابل سعی دارد بگوید ، بفهمیم و نشان دهیم که منظور او را درک کرده ایم و این همدلی ما را به فردی که سخن ما را می شنود و به ما و احساسات ما توجه دارد ، وصل می کند . گوش دادن همدلانه ، روابط را بسیار دگرگون می کند . وقتی طرف مقابل احساسات عمیق و ناگفته ما را درک می کند ، آن را به شکل کلام می آورد و با بیانی روشن و گویا به ما منعکس می کند و ما مطمئن می شویم که ما را درک کرده است و از او به خاطر درک ممنون می شویم . گوش دادن نه تنها با تحکیم پیوند بین افراد ، روابط آن ها را تقویت می کند ، بلکه باعث می شود شخص احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد . زمانی که طرف مقابل شنونده ای پذیرا باشد ، بهتر می توانیم آن چه را که در فکرمان می گذرد را بیان کنیم و به احساسات خود آگاه باشیم . و در نتیجه زندگی ما در قالب گفت و گو بیان می شود و این ارتباطات شکل می گیرد . و در واقع از این راه است که ارتباطات به صورت با کیفیت شکل می گیرد و می تواند شرایط بهتری را برای فرد به همراه داشته باشد . زمانیکه به این اصول توجه نشود متاسفانه ارتباطات اجتماعی به شکل با کیفیت صورت نمی گیرد و در نتیجه فرد احساسات بدی را تجربه خواهد کرد و این در طولانی مدت در محیط خانوده ، دوستان ، ارتباط با همسر و فرزندان و .... تاثیر منفی خواهد داشت . به همین دلیل گوش دادن و یادگیر ی مهارت های متصل به آن می تواند شرایط بهتری را در زندگی هر فرد ایجاد کند و ارتباطات با کیفیتی را تجربه کند .