گفت و گو یکی از اصول مهم هر رابطه ای است که نقش مهمی دارد. در واقع با گفت و گو کردن می توان شرایط بسیار خوبی را برای رابطه شان ایجاد کنند و انتظارات خود را مطرح سازند.بر اساس مطالعات مشاوره قبل ازدواج گفت و گو کردن  با ویژگی ها و نکته هایی همراه است که زوجین باید ان را رعایت کنند تا اثربخش باشد.  در واقع ما در این گفت و گو ها باید آگاهانه رفتار کنیم و درباره گفتارمان تامل به خرج دهیم و به دیگران احترام بگذاریم و از سو گیری دور بمانیم. یکی از شایع ترین پیش فرض ها، به ویژه در برخورد با اعضای خانواده این است که تصور می کنیم، با رفتار طبیعی و خود جوش می توانیم ارتباط خوبی برقرار کنیم. متاسفانه این سرسری گرفتن ارتباط است که از میران رضایت بخش بودن روابط می کاهد. اگر می خواهید روابط را رضایت بخش تر کنید گوش دادن با پذیرش را تمرین کنید. گوش دادن با پذیرش یعنی بدون آن که صحبت گونده را قطع کنید، به تمام سخان او خوب گوش کنید و به او بفهمانید که به آن چه می گوید توجه دارید. اگر چنین شنونده ای باشید، گوینده از این که درک می شود راضی خواهد بود ولی از یاد نبرید که گوش دادن با پذیرش مانند هر  مهارت دیگر نیاز به تمرین دارد. 

گوش دادن نیاز به تمرین دارد.

گوش دادن یک صفت شخصیتی تلقی می شود که ما را به عنوان یک انسان خوب و علاقه مند به دیگران معرفی می کند. اگر شنونده خوبی نباشید، به ایم معناست که آدم خوبی نیستید. توجه کردن تاثیر شگفتی در روابط شما دارد و اگر کمی بیشتر و دقیق تر به دیگران گوش دهید شاید جریانی مثبت در تمام روابط خود خواهید بود. قطع کردن حرف دیگران و تغییر جهت گفت و گو باعث رنجش می شود اما به کار بردن کلمات همدلانه یا تشویقی قبل از آن که گوینده صحبتش را تمام کند، نیز می تواند به همان اندازه آزاردهنده باشد. 

کی نوبت من می شود؟

گاه به این دلیل به سخن گوینده گوش نمی دهیم که عادات ما مانع می شوند. با پیش غرض جلو می رویم و احساسی عمل می کنیم و بر آن چه خود می خواهیم بگوییم تمرکز می کنیم. ظاهرا گوش می کنیم اما نمی توانیم در مقابل احساسات ، تجربه ها و توصیه کردن یا اظهار نظر کردن مقاومت کنیم. اغلب آن چه می خواهید بگویید خوب است اما مانع گوش دادن و تصذیق گفته های طرف مقابل می شود. همیشه اول خوب گوش دهید و بعد صحبت گوینده را تصدیق کنید و به ایم معنا که نشان دهید منظور او را درک کرده اید این که آیا برای صحبت کرد نوبت بگیرید یا ای که کی نوبت حرف زدن شما می شود ، بستگی به نع رابطه شما دارد. اگر فرزندتان شکایتی دارد معمولا فقط باید گوش دهید، اگر گوینده ی دوست است ابتدا گوش کنید و بعد داستان خود را تعریف کنید و اگر گوینده ناراحت و پریشان است فرقی نمی کند که شما در کدام سوی رابطه قرار دارید و همیشه اولویت با اوست. و نیاز او در درجه اول اهمیت قرار دارد. و در چنین مواردی نیاز خود را به بعد منتقل کنید. 

همدلی:

طبق نظر مشاور خانواده هر قدر هم که اطرافیانمان به ما علاقه مند باشند، باز برنامه ها و مشغله های خود را دارند که حتی اگر نا گفته مانده باشند، برای آن ها ضرورت دارد. تا زمانی که این برنامه ها و مشغله ها شخصی بمانند بین ما فاصله می اندازند و همدلی ناشی از در میان گذاشتن افکار و احساسات پلی است که این فاصله را از میان بر می دارد. هر انسانی برای خود دنیایی دارد و برای ورود به آن باید بتوانیم دریچه ای رو به آن باز کنیم و همدلی کلید ما برای گشودن این دریچه است. قبل از این که از دیگران انتظاری داشته باشیم ما را درک کنند باید برای درک او کمی بیشتر تلاش کنیم و با استفاده از عبارات  و کلمات ساده و ماسب او را ترغیب کنیم تا احساسات و افکار مهار شده اش را به زبان جاری کند.

همدلی باعث ایجاد تعدل بی فکر و احساس می شود و به این معنی است که آگاهانه از هم احساسی با او فاصله بگیریم و درباره او فکر کنیم و ببینیم که چه می گوید و منظورش چیست و چه احساسی دارد. 

اگر اختلاف در کار نباشد و مشکلی وجود نداشته باشد، راحت تر می توانیم پذیرای سخن طرف مقابل باشیم و وجود اختلاف به این معناست که شما برنامه خود را دارید و همین اختلاف شما را نگران می کند که  تلاش می کنید دیدگاه خود را به کرسی بنشانید. از آن جا که دو جبهه مخالف در آن واحد نمی توانند در یک جایگاه قرار بگیرند حتی اگر هدف شما فقط تفهیم عقایدتان باشد، موثر ترین راه این است که ابتدا رای و نظر شخص مقابل را جویا شوید و به او نشان دهید که او را درک کرده اید و برایش ارزش قائل شده اید. همدلی ، در مورد شخصی که برایتان اهمیت دارد چیزی بیش از یک راهکار مفید و سودمند است و در واقع ابزاری ضروری برای کشف دنیای درونی آن فرد است. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید با مرکز روانشناسی در ارتباط باشید و مهارت های لازم را برای ارتقای رابطه تان آموزش ببینید.