شیوع اختلالات اضطرابی بر حسب گروه سنی 10 تا 27 درصد است . اختلالات اضطرابی در کودکان پیش دبستانی نیز شایع است و در حالت کلی آمار های متفاوتی برای آن بیان شده است . برای مثال از انواع اختلال های اضطرابی ، اختلال اضطراب جدایی در بچه های کوچک شایع تر از نوجوانان است و طبق نظر مشاور خانواده تهران شیوع آن در بین دختران و پسران مساوی است . این اختلال ممکن است که در سال های قبل از مدرسه شروع شود ولی اغلب سن شروع آن بین 7 تا 8 سالگی است و برای اختلالات اضطراب فراگیر ، هراس های ساده و جمعیت هراسی این آمار ها متفاوت می باشد .

در ادامه می خواهیم به 3 دلیل روانشناسی اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان اشاره کنیم که عبارت است از :

 عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی :

پژوهش هایی از سوی روانشناسان و مشاوران انجام شده است که تاثیر آسیب های روانی والدین وسبک فرزند پروری در بروز اختلالات اضطرابی کودکان را نشان می دهد . زمانی که والدین بیش از حد از کودکان خود محافظت کنند با افزایش خطر بروز اختلالات اضطرابی در کودکان همراه است و همچنین زمانی که بین کودک و والد سبک دلبستگی نا ایمن وجود داشته باشد نیز احتمال مبتلا شدن کودک به اختلال اضطرابی را افزایش می دهد . و همچنین زمانی که مادر کودک به افسردگی و اضطراب مبتلا باشد سبب افزایش خطر بروز افسردگی و اضطراب در کودکان می شود . علائم روانی اجتماعی همراه با مزاج کودک به شدت اضطراب جدایی را در موقعیت های نا آشنا و جدایی های موقت افزایش می دهد . صفت کمرویی و کناره گیری در موقعیت های نا آشنا با افزایش خطر بروز اختلال اضطراب جدایی ،  اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی یا هر سه این اختلالات در دوران کودکی و نوجوانی همراه است .همچنین استرس های زندگی بیرونی سبب ایجاد اختلال های اضطرابی می شود مانند مرگ بستگان ، بیماری خود کودک ، تغییر محیط کودک و یا نقل مکان به محیط جدید و یا تغییر دادن مدرسه . علاوه بر موارد گفته شده تحقیقات روانشناسی نشان می دهد که کمرویی شدید در کودکان با عوامل فیزیولوژیک و جسمی آن ها ارتباط دارد برای مثال کودکانی که کمرویی شدیدی دارند در حالت استراحت ضربان قلب آن ها بالا تر از حالت طبیعی است .

عوامل یادگیری اجتماعی :

ترس از انواعی از موقعیت های نا آشنا یا غیر منتظره ممکن است به صورت ندانسته از والدین به کودکان منتقل شود . اگر یکی از والدین ترسو باشد کودک احتمالا دچار ترس از موقعیت های جدید خواهد شد . همچنین مطالعات نشان می دهد که محافظت افراطی والدین سبب افزایش حساسیت بین فردی در کودکان سالم می شود و خطر دچار شدن به اخلال های اضطرابی را افزایش می دهد . در واقع می توان گفت زمانی که والدین از فرزندان خود محافظت افراطی می کنند ، در واقع اضطراب را به فرزند خود می آموزند . نقش عوامل یادگیری زمانی که خود والدین دچار اختلال اضطرابی هستند ، افزایش پیدا می کند . همچنین استعداد ابتلا به اختلالات اضطرابی به صورت مجموعه ای از صفات ارثی تظاهر پیدا می کند که در ادامه درباره ی آن نیز صحبت خواهیم کرد . 

عوامل ژنتیکی:

بر اساس مطالعات روانشناسی ازدواج مطالعات ژننیکی حاکی است ژن ها مسئول بروز اختلال اضطرابی در کودکان هستند . میزان توارث پذیری اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان 36 تا 65 درصد است و بیشترین میزان آن ها در کودکان خردسال دیده می شود . دو ویژگی ارثی گرایش به ترس و کناره گیری در موقعیت های جدید و برانگیختگی های جسمی هر دو عامل خطر ساز قابل توجه بروز اختلالات اضطرابی در آینده محسوب می شوند  مجموعه ی بازداری رفتاری ، کمرویی شدید ، تمایل به کناره گیری در موقعیت های نا آشنا و بروز نهایی اختلالات اضطراب همگی نقش ژنتیکی دارند .  مطالعات خانوادگی نشان می دهد که فرزندان بزرگسال مبتلا به اختلالات اضطرابی ، مستعد ابتلا به اختلال اضطراب هستند . وجود یک اختلال اضطرابی خطر بروز اختلال افسردگی را در آینده افزایش می دهد .  نظر بیشتر روانشناسان در این خصوص این است که آن چه که به ارث می رسد استعداد کلی ابتلا به اضطراب است و نتیجه ی این استعداد ژنتیکی سطوح بالای بر انگیختگی ، واکنش دهی هیجانی و افزایش عاطفه ی منفی است که همه ی آن ها خطر بروز اختلال اضطراب جدایی ، اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر را افزایش می دهد . 

بر اساس مطالعات کلینیک روانشناسی ایرانی تربیت فرزندان نقش عمده ای را در سلامت روانی آن ها در دوران کودکی و نوجوانی و حتی بزرگسالی ایجاد می کند . زمانی که درباره ی دوره های رشدی  فرزندان ، سبک های دلبستگی و تشخیص نوع فرزندمان می توانیم راحت تر با تغییرات فرزندان و مدیریت آن ها کنار بیاییم و از همه مهم تر این که با آگاهی سلامت روان را برای فرزندان خود رقم می زنیم و آن ها را از بسیاری مشکلات در دوران بزرگسالی دور می کنیم زیرا که سلامت روان مهم ترین عامل برای داشتن زندگی موفق می باشد .