دوران کودکی، یکی از حساس‌ترین و تأثیرگذارترین مراحل زندگی هر انسان است. این مرحله باید سرشار از امنیت، بازی، یادگیری تدریجی و تجربه احساسات گوناگون باشد. با این حال، برخی کودکان بنا بر شرایط خاص خانوادگی، اجتماعی یا روانی، زودتر از موعد مسئولیت‌هایی را متحمل می‌شوند که فراتر از سن و توان آن‌هاست. این پدیده در روان‌شناسی به عنوان «والد شدن کودک» یا Parentification شناخته می‌شود.

 

تعریف کودکِ والد شده

 

اصطلاح «کودکِ والد شده» به کودکی اطلاق می‌شود که به دلیل غیبت، ناتوانی، بیماری یا اختلال در عملکرد والدین، ناچار می‌شود نقش‌هایی را در خانواده ایفا کند که معمولاً بر عهده پدر یا مادر است.مشاور کودک تاکید دارد  این نقش‌ها می‌توانند شامل مراقبت از خواهر و برادر، رسیدگی به امور منزل، دلداری دادن به والد افسرده، یا حتی کمک مالی به خانواده باشند.

 

انواع والد شدن کودکان

 

والد شدن کودکان به‌طور کلی به دو نوع تقسیم می‌شود:

  1. والد شدن ابزاری (Instrumental Parentification):

در این حالت، کودک مسئولیت‌های عملی مانند آشپزی، نظافت، مراقبت از اعضای خانواده یا رسیدگی به امور مالی را بر عهده می‌گیرد.

  1. والد شدن عاطفی (Emotional Parentification):

در این نوع، کودک تبدیل به منبع حمایت روانی والد یا دیگر اعضای خانواده می‌شود. او نقش شنونده، مشاور یا آرام‌بخش را ایفا می‌کند؛ در حالی که خود هنوز به چنین حمایتی نیاز دارد.

 

دلایل شکل‌گیری کودکِ والد شده

 

عوامل متعددی در شکل‌گیری این پدیده نقش دارند که مهم‌ترین آن‌ها از نظر روانشناس تلفنی عبارت‌اند از:

  • مشکلات روانی یا جسمانی والدین مانند افسردگی، اعتیاد یا بیماری‌های مزمن
  • نبود یکی از والدین به دلیل طلاق، فوت یا مهاجرت
  • شرایط اقتصادی نامناسب که کودک را مجبور به کار کردن یا مراقبت از اعضای خانواده می‌کند
  • فرهنگ‌های مبتنی بر فداکاری و مسئولیت‌پذیری افراطی در برخی خانواده‌ها

 

پیامدهای والد شدن کودکان

 

والد شدن زودهنگام می‌تواند آثار بلندمدتی بر روح و روان کودک برجای بگذارد. برخی از مهم‌ترین پیامدهای آن عبارت‌اند از:

  • احساس خستگی مزمن و اضطراب دائمی
  • عدم شکل‌گیری هویت شخصی و سردرگمی نقش
  • ناتوانی در ایجاد روابط سالم در بزرگسالی
  • احساس گناه، سرخوردگی و خشم فروخورده

 

کودکی که فرصت کودکی را از دست می‌دهد

 

کودکی که مجبور به پذیرش نقش‌های بزرگسالی شده، فرصت تجربه‌ی احساسات کودکانه را از دست می‌دهد. او کمتر می‌خندد، کمتر بازی می‌کند و بیشتر نگران است. مشاور کودک می گوید چنین کودکی ممکن است از بیرون فردی بالغ، مستقل و موفق به نظر برسد، اما در درون، خلأهای عمیقی را با خود حمل می‌کند.

 

نشانه‌های کودکِ والد شده

 

شناسایی این کودکان نیازمند دقت در رفتارها و گفتار آن‌هاست. برخی نشانه‌ها عبارت‌اند از:

  • مراقبت بیش‌ از حد از والد یا خواهر و برادر
  • احساس مسئولیت نسبت به مشکلات بزرگ‌ترها
  • ناتوانی در ابراز نیازهای شخصی
  • احساس شرم از خواستن یا دریافت کمک
  • بلوغ زودرس فکری و عاطفی

 

نقش والدین در پیشگیری از این وضعیت

 

برای جلوگیری از والد شدن کودک، والدین باید:

  • خود را از نظر روانی و جسمی توانمند نگه دارند
  • با فرزندان‌شان رابطه‌ای حمایتی و متعادل برقرار کنند
  • وظایف متناسب با سن کودک به او محول کنند
  • اجازه دهند کودک احساسات کودکانه خود را تجربه کند

 

چه زمانی باید از متخصص کمک گرفت؟

 

اگر والدین یا معلمان متوجه شدند کودکی بیش از حد مسئولیت‌پذیر، مضطرب یا از نظر عاطفی منزوی شده است، بهتر است با یک روان‌شناس کودک مشورت کنند. مداخله به‌موقع می‌تواند از آسیب‌های بلندمدت جلوگیری کند و به کودک کمک کند تا تعادل عاطفی خود را بازیابد.


رابطه بین کودکِ والد شده و اضطراب در بزرگسالی

 

یکی از پیامدهای بلندمدت والد شدن کودک، تجربه اضطراب مزمن در بزرگسالی است.از منظر روانشناس تلفنی این افراد معمولاً همیشه نگران هستند؛ نگران این‌که دیگران ناراحت نشوند، نگران اینکه مبادا اشتباهی مرتکب شوند، یا حتی نگران آینده‌ای که قابل پیش‌بینی نیست. ذهن آن‌ها همیشه در حال برنامه‌ریزی برای شرایط بحرانی است، چون در کودکی یاد گرفته‌اند که باید همیشه آماده مراقبت از دیگران باشند. همین نگرانی دائمی می‌تواند باعث بروز اختلالات اضطرابی، وسواس فکری و حتی افسردگی شود.

 

والدگری معکوس: وقتی فرزند، پدر یا مادر می‌شود

 

در برخی خانواده‌ها، به ویژه در شرایطی که یکی از والدین به دلیل بیماری، اعتیاد یا مشکلات روانی، از ایفای نقش خود ناتوان است، فرزند عملاً جای او را می‌گیرد. به این وضعیت “والدگری معکوس” نیز گفته می‌شود. در این حالت، فرزند به‌جای آن‌که حمایت دریافت کند، باید حمایتگر باشد. این نقش معکوس، فشار زیادی به کودک وارد می‌کند و معمولاً باعث سردرگمی عاطفی و ضعف در مرزگذاری بین خود و دیگران می‌شود.

 

نقش سیستم آموزشی در شناسایی و حمایت از کودکان والد شده

 

مدارس، معلمان و مشاوران آموزشی می‌توانند نقش بسیار مهمی در شناسایی کودکانی ایفا کنند که علائم والد شدگی را بروز می‌دهند. این کودکان ممکن است در مدرسه عملکرد ضعیفی داشته باشند، خسته و بی‌انرژی باشند، یا در تعاملات اجتماعی دچار مشکل باشند. ارائه جلسات مشاوره، گفت‌وگوهای فردی، و همکاری با خانواده‌ها می‌تواند به کاهش فشار روانی این کودکان کمک کند و راه را برای رشد سالم آن‌ها هموار سازد.

 

تأثیر والد شدن کودک بر روابط عاطفی در آینده

 

کودکانی که در کودکی نقش والد را بازی کرده‌اند، معمولاً در بزرگسالی نیز در روابط عاطفی خود دچار نوعی عدم تعادل می‌شوند. آن‌ها یا بیش از حد مراقب و وابسته به شریک عاطفی خود می‌شوند، یا از ورود به رابطه‌ای صمیمی ترس دارند چون تجربه کرده‌اند که صمیمیت همیشه با مسئولیت و درد همراه است. این افراد ممکن است نیاز به آموزش مجدد در مورد روابط سالم، مرزگذاری و مهارت‌های ارتباطی داشته باشند.

 

چگونه می‌توان کودکِ والد شده را به مسیر طبیعی زندگی بازگرداند؟

 

بازگرداندن کودکِ والد شده به مسیر طبیعی رشد، نیازمند ترکیبی از حمایت عاطفی، مشاوره تخصصی و تغییرات در ساختار خانواده است. مهم است که به کودک یادآوری شود که او مسئول حال روانی یا تصمیمات بزرگ‌ترها نیست. باید به او اجازه داد تا احساسات سرکوب‌شده‌اش را بیان کند، بازی کند، اشتباه کند و صرفاً «کودک» باشد. خانواده‌ها می‌توانند با بازتعریف نقش‌ها، مسئولیت‌های متناسب‌تری به فرزند خود بدهند و محیطی امن برای رشد روانی او فراهم کنند.


 

جمع‌بندی مرکز مشاوره

 

از منظر مرکز مشاوره کودکِ والد شده، قربانی ناآشکار بسیاری از مشکلات خانوادگی و اجتماعی است. او که باید کودکی کند، ناچار می‌شود نقش‌هایی را ایفا کند که نه تنها برایش زود است، بلکه روان او را نیز فرسوده می‌سازد. شناخت، پیشگیری و حمایت از این کودکان، وظیفه‌ای است که بر عهده همه ما – والدین، معلمان، مشاوران و جامعه – قرار دارد.