همه‌ی ما مرتکب برخی از رفتارها می شویم و یا بعضی از وقت ها با این رفتارها از جانب شریک زندگی مان رو به رو شده ایم. وقتی رابطه به خوبی پیش نمی رود، معمولا بحث ها و کشمکش‌های زیادی پیش می‌آید و یکی از دو طرف یا هر دوی آن‌ها ممکن است به تحقیر طرف دیگر، انتقاد از او و دیگر رفتارهایی متوسل شود که در شرایط عادی از او سر نمی زند. بر اساس مطالعات مشاوره قبل ازدواج همین مورد وقتی اتفاق می افتد که هر دو شریک تحت استرس پیش از حد قرار دارند و نمی توانند سرخوردگی خود را برای کسب حمایت و درک شریک زندگی شان با او در میان بگذارندو لی تفاوت وجود دارد بین تحقیر یا انتقادی که در بحث و دعوا ها پیش می آید با آن چه به صورت روزانه صورت می گیرد. شکایت مداوم حتی به عنوان سوءاستفاده نیست مگر زمانی که به طرف مقابل آسیب بزند و با هدف این باشد که در او احساس بدی درباره‌ی خودش به وجود آورد.

انتقاد چه زمانی سوءاستفاده خواهد بود؟

زمانی که این انتقادها دائمی باشد و هدف از آن کم ارزش جلوه دادن و تحقیر کردن باشد و نه یک شکایت ساده و هدف از آن تسلط یافتن و کنترل کردن باشد نه ارائه انتقاد سازنده و فرد در حالت کلی به شیوه غیر محترمانه با طرف مقابل خود برخورد کند، نه این که فقط از کار خاص یا رفتار خاص و بدش بیاید.

سوءاستفاده آشکار و پنهان:

سوءاستفاده آشکار عبارت است از تحقیر آشکار. مثلا فرد به صورت واضح در جمع اعضای خانواده و دوستان، از بی کفایتی او شکایت کند ولی سوءاستفاده پنهان به صورت ظریف تری است و مربوط به مثال قبلی فرد نگاه تحقیر آمیزی به همسرش دارد و حرف های بی ادبانه می زند.

سوءاستفاده عمدی و غیر عمدی:

متخصصان مشاوره روانشناسی برای تعیین سوءاستفاده گری عمدی و یا غیر عمدی بودن آن را ملاک قرار می دهند. برخی از همسران آگاهانه کلمات، اشارات ، سکوت و یا زخم زبان زدن را برای تحقیر یا کنترل شریک زندگی شان به کار می برند ولی برخی دیگر از همسران این اعمال را نا آگاهانه مرتکب می شوند و این امر زملنی اتفاق می افتد که یکی از دو همسر در حال تکرار رفتار والدینش باشد و یا این که هر دو به چنین کاری بپردازند. اما در مجموع بسیاری از افراد از کارهای خود نا اگاهند و این باعث نمی شود که رفتارشان به شریک زندگی یا رابطه شان کمتر آسیب بزند. بعضی از افراد آگاهانه به ویران ساختن شریک زندگی شان اقدام می کنند اما بسیاری از افرادی که درگیر این کار هستند یا نا آکاهانه هستند یا آنکه برای تاب آوردن در برابر استرس موجود در رابطه عاطفی شان به شریک زندگی شان آسیب می زنند. وقتی اولین تجربه مان از صمیمیت سرشار از ترس، تحقیر و .. بوده دچار اضطراب شده ایم و بعد از بزرگ شدن آن رفتار ها را تکرار می کنیم . افراد بسیاری در ابتدا به شریک زندگیشان احساس عشق و محبت کرده اند ولی وقتی که امید ها و انتظاراتشان برآورده نشده و یا وقتی احساس کنند او آن ها را طرد کرده و... این احساس جای خود را به خشم می دهد. بعضی از وقت ها به علت عشق زیادی که به همسرمان داریم و یا به علت احساس نا امنی خود به سوء استفاده کردن می پردازیم. و این مسئله به خصوص در موارد عشق های مفرط به چشم می خورد. 

طبق نظر مشاور خانواده در میان احساسات همه ما مرتکب صدمه به شریک زندگی شده ایم اگر شریک زندگی مان به ما آسیب زده ما خواسته ایم او هم آسیب ببیند و شاید عمدا و با آگاهی از تاثیرات حرفی که می زنیم آن را به زبان آورده باشیم شاید تهدید به ترک کردن کرده باشیم و یا از صحبت با او بپرهیزیم و یا از ابراز محبت و برقرار کردن رابطه جنسی با او پرهیز کرده ایم. حتی عاشق ترین افراد نیز گاهی اوقات مرتکب این اشتباهات می شوند. 

سوء استفاده بدخواهانه:

این مورد علاوه بر موذیانه بودن با هدف به سقوط کشاندن طرف مقابل است مثلا زمانی که یکی از طرفین دیگری را ضعیف می سازد و حتی مرز نابودی می کشاند و زمانی که یکی از دو همسر به قدری عصبانی، حسود و بیزار باشد که آگاهانه و بد خواهانه در صدد به هم زدن سعادت، سلامت و موفقیت همسرش بر می آید. 

سخن آخر:

اگر که در رابطه تان درگیر هر یک از موارد بالا هستید و آن ها را در رابطه تان تشخیص داده اید لازم است تحت درمان فردی یا زوجی در بهترین مراکز مشاوره قرار بگیرید تا به ریشه های عصبانیت از یکدیگر و داشتن نگرش منفی به همدیگر پی ببرید و زندگی مشترکتان را از چنین شرایط بحرانی نجات دهید زیرا که هر زوجی لایق داشتن زندگی مشترک موفق می‌باشد.