دوست داشتنی ترین و مورد علاقه ترین فعالیت برای کودک بازی کردن است. شاید بهتر است بگوییم که کودک در ضمن بازی جهانی متعلق به خود خلق می کند.طبق نظر مشاور خانواده در اصل امور مربوط به دنیای خود را سازمان می دهد و این سازماندهی به شیوه ای نوین است. و شیوه ای است که مورد پسند و علاقه کودک است. کودک بازی را بسیار جدی می داند و انرژی زیادی را صرف آن می کند. ملانی کلاین و آنا فریود فعالیت های خود را در زمینه بازی درمانی شروع کردند و هر دوی آن ا اعتقاد داشتند که بسیاری از اختلالات روانی کودک می تواند ریشه در تعارض های ناخودآگاه وی داشته باشد و معتقد بودند که اگر بتوان این تعارض ها را از بخش ناخودآگاه به سطح خودآگاهی و شعور رساند می تون آن ها را حل کرد . ای کار را می توان با استفاده از تفسیری که درمانگر از بازی ها و تخیلات کودک انجام می دهد عملی کرد. و هر دوی آن ها معتقد هستند که بینش بخش اصلی و اساسی حل تعارض هاست.تعامل متخصص و انجام بازی و یا صحبت و استفاده از کلمات کودک تعارض های اصلی خود را بیان می کندو تفسیر احساسات ، افکار و انگیزه های کودک توسط درمانگر باعث غلبه او بر این تعارض ها و رفع آن ها می شود. 

بر اساس مطالعات مشاوره قبل ازدواج و خانواده و کودک بازی در مکتب تحلیل روانی برای کودکان حکم تداعی آزاد برای بزرگسالان را دارد . بازی مانند تداعی های آزاد فارغ از قید و بند ناشی از حاکمیت واقعیت خواسته های قلبی و دروی کودک را منعکس می کند. و وظیفه درمانگر این است که با استعاره های موجود در بازی کودک را شناسایی و تفسیر کند . برای این منظور اتاق بازی درمانی با انبوهی از وسایل و اسباب بازی های مختلف پر است تا کودک از میان اسباب بازی ها خیال پردازی های خود را انجام دهدو.

بازی چیست؟

بازی جز جدا نشدنی زندگی بچه هاست. آمیختگی آن با زندگی کودکان به میزانی آشکار است که گاه وجود آن به علت حضور همیشگی اش فراموش می شود. بازی در زندگی بزرگسالان نیز تاثیر بسزایی دارد و خستگی های ناشی از فعالیت و کار روزانه را از بین می برد.  ما در قسمت بالا توضیحی در مورد بازی درمانی مطرح کردیم اما بازی های کودکان می تواند در رشد کودک تاثیر گذار باشد و وجود برخی بازی ها برای کودکان الزامی است و باعث تقویت از نظر بسیاری از جنبه های زندگی می شود.

جایگاه بازی چیست؟

جهار سال اول زندگی دوره مهم در رشد کودک است و در شکل گیری شخصیت ویژگی های بدنی او نیز دوران مهمی به شمار می رود. فرد در این سن مستعد پذیرش محیط است. توجه به فعالیت های رانی و اجتماعی کودک توانایی او را برای یادگیری بالا می برد . توانایی کودک برای یادگیری بیشتر به دلیل نیاز او به وجود یک مکمل است او برای به دست آوردن این مکمل نیازمند اندکی نظارت و هدایت است. هیچ تمرینی نمی تواند ا زمانی که کودک از نظر سیستم عصبی به حد مطلوب نرسیده وی را قادر به نشستن و یا ایستادن کند. از طرفی تاخیر در کسب این مهارت ها امکان دارد به سبب محرومیت کودک از تجاربی که به منظور کسب این توانایی ها باید وجود داشته باشد، رخ دهد. 

نقش بازی در مرحله حسی حرکتی کودکان:

کودکان در مرحله حسی حرکتی ارتباط بیشتری با اشیا برقرار می کند و آن ها دوست دارند با اشیا در تماس باشند و حتی قبل از شناسایی آن ها را احساس کنند، ببینند و بو کنند. یاژه بیان می کند که نمی توانید پیش از آن که کودک به سطح رشدی ماسب برسد، به وی یاد دهید که ادراکات لفظی داشته باشد، باید روشی برگرفته از عمل را به کار برد. برای مثال کودک پیش دبستان چون هنوز از نظر گفتاری رشد کاملی نیافته است گفتار برای او وسیله ای نارسا و ضعیف است. بنابراین در این مرحله برای کمک به یادگیری کودک باید از روش های غیر کلامی استفاده کرد، و باید تاکید بیشتر بر بازی داشته باشد 

رشد فیزیکی با استفاده از بازی ها:

با استفاده از بازی  از لحاظ فیزیکی نیز رشد می کند و به کمک بازی عضلات کوچک و بزرگ خود را تقویت می کند و استفاده از اسباب بازی های مختلف نیز در این امر را تسهیل می کند. بازی را از نظر شناختی می توان به 4 دسته تقسیم کرد که شامل:

بازی هملکردی که ساده است و با استفاده از حرکات تکراری عضلات انجام می شود مانند جهیدن، پریدن، تکان دادن و ... 

بازی ساختاری که عبارت است از دستکاری اشیا به منظور خلق شیمانند بریدن، چسباتند ، ساختن برج با مکعب ها و بازی با لگو و ... است.

بازی نمایشی در این بازی یک شی یا یک فرد را به صورت نمادین چیز دیگری فرض می کند مثلا یک تکه چوب را به عنوان اسب در نظر می گیرد و

بازی های قاعده دار که بر اساس پیروی اصولی مشخص و محدودیت های مورد توافق اجام می شود مانند بازی لی لی و .... 

طبق مطالعات مرکز روانشناسی خوب بازی ها از مرحله شروع تا تکامل نهایی 5 مرحله را طی می کند که شامل بازی مشاهده ای که در آن فقط کودک نگاه می کند و خودش ازی نمی کند و در مرحله دوم به صورت انفرادی و مستقل از دیگران بازی می کند و میلی به بازی با دیگزان ندارد و در مرحله سوم کودک در کنار کودکان دیگر بازی می کند ولی تعامل و همکاری بین آن ها وجود ندارد که در واقع بازی به صورت موازی است و مرحله بعد بازی های شراکتی که با دیگر کودکان اجام می شود ولی تقسیم وظفه و هدفی وجود ندارد و در آخر بازی های تعاونی که دارای هدف مشخصی است و به منظور دستیابی به هدفی خاص در گروه انجام می شود و با بزرگ تر شدن بجه ها این مراحل به ترتیب طی می شود که بر اساس آن باید برای بچه ها بازی ترتیب داد.