وارینگ صمیمیت در روابط زوج ها را ترکیبی از 8 عنصر شامل سازگاری، یعنی میزان همکاری صمیمانه زوج ها با هم ، همبستگی یعنی میزان تعهدی که زوج ها نسبت به هم احساس می کنند و رابطه جنسی یعنی میزان رضایت از رابطه جنسی همسر است. 

بر اساس مطالعات مراکز مشاوره ازدواج خود مختاری یعنی میزان استقلالی کع زن و شوهر برای ارتباط با اعضای خانواده و دوستان احساس می کنند و حل تعارض یعنی میزانی که زوج ها می توانند اختلاف نظر های خود را حل کنند. عاطفه یعنی میزانی که زوج ها احساسات و عواطف خود را به راحتی برای یکدیگر بیان می کنند ، بیانگری یعنی درجه ای که زوج ها افکار، عقاید و نگرش های خود را به یکدیگر ابراز می کنند. و هویت یعنی میزان اعتماد به نفس و عزت نفس زن و شوهر می گردد.

مدل ترکیبی وارینگ از صمیمیت:

مدل ترکیبی وارینگ صمیمیت همسران را به عنوان ترکیبی از هفت عنصر زیر تعریف می کند :

محبت یا هیجان: میزانی که احساسات نزدیک هیجانی به وسیله ی همر بیان می شود . وقتی احساسات نزدیک هیجانی و محبت بین همسران ابراز می شود، صمیمیت ایجاد می شود. 

بیانگر بودن و خود افشایی:

میزانی که افکار ، عقاید، گرایشات و احساسات در درون رابطه بیان می شود . خود افشایی در رابطه زناشویی تسهیل می شود و صمیمیت افزایش می یابد. 

تطابق: میزانی که همسران می توانند با یکدیگر به صورت راحت کار و تفریح داشته باشند. تطابق ، صمیمیت را به وسیله ی افزایش زمان با هم بودن در فعالیت های مشترک ایجاد می کند. 

همبستگی و تعهد:

میزان تعهد همسران نسبت به رابطه است . تعهد شرط ضروری برای سایر ابعاد صمیمیت است زیرا اطمینان و اعتماد در رابطه را تسریع می کند. 

روابط جنسی:

میزانی که نیاز های جنسی مبادله و ارضا می شود . ارضای جنسی منعکس کننده بیشتر با هم بودن های شدید است که یک زوج تجربه می کنند. 

تعارض:

میزان آسانی حل عقاید متفاوت بین همسران است. مهارت های حل تعارض به عنوان یک پیش بینی کننده سطح نهایی صمیمیت در نظر گرفته می شود. 

اختیار:

طبق مطالعات مشاوره خانواده میزان روابط مثبت همسران با خانواده و دوستا است. اختیار مربوط به استقلال از روابط هیجانی قوی با افراد دیگر مانند خانواده اصلی است که به زوج اجازه یک فضای هیجانی که برای رشد صمیمیت نیاز است، را می دهد 

دیدگاه رشدی فارمن:

توامایی برای صمیمیت از طریق یک فرایند مطالبه کردن انجام می شود. انتظارات مربوط به خود و رابطه و الگوهای ویژه روابط اولیه منجر به شکل خاصی از درگیر شدن با افراد و اشیا می شود. توانایی برای صمیمیت یک پدیده ی رشدی است. البته صمیمیت ویژگی های فوری نیز دارد که کاملا به وسیله ی توانایی های اولیه مشخص نمی شود. اما از پیش زمینه های اولیه از طریق مجموعه ای از انفعالات ناشی می شود که در هر مرحله زدگی کودکی هستند. هیچ چیز در کودکی به طور مستقیم این توانایی ها را ایجاد نمی کند اما رویکرد رشدی به ما اجازه می دهد بین کودکی یا تجارب اولیه با همسالان و محبت بزرگسالی ارتباط برقرار کنیم. 

برای کسب صمیمیت یک فرد ابتدا باید بهسمت نزدیکی برود و آن را جست و جو کند و سپس بتواند صمیمیت را تحمل کد و حتی آن را در آغوش بگیرد . همچنین فرد باید بتواند هیجانات شدید که بخش غیر قابل تفکیک یک رابطه نزدیک است را آزادانه در میان بگذارد . سرانجام فرد باید توانایی خود افشایی، تقابل بالغانه، حساسبت نسبت به احساسات دیگران و علاقه به خوب بودن دیگران را داشته باشد. هر یک از جنبه های صمیمیت از ترکیب تجارب خانوادگی و همسالان در مراحل اولیه رشد ناشی می شود. کودک باید نزدیکی، تقابل و حل تعارض بین گروه های همسالان را نیز تمرین کند . دیدگاه رشدی از دو بعد توانایی صمیمیت را بررسی می کند.

الف) روابط اولیه و توانایی برای نزدیکی :

از نظر نظری روابط در کودکی با سه جز نزدیکی و نهایتان محبت ارتباط دارد. 

اول رابطه با مراقبین اولیه که تاریخچه پاسخ دهی و در دسترس بودن منجر به انتظارات مثبت درباره تعاملات با دیگران می شود. 

دوم این روابط زمینه ای برای یادگیری تعامل با همسر را آماده می کند .

سوم از طریق یک تاریخچه مراقبت مسئولانه و حمایت برای استقلال کودک یک حس خود ارزشی را رشد می دهد . این ویژگی ها احتمالا با الگوهای بعدی مثل خود اطمینانی ارتباط دارد. این تجارب همچنین کودک را به پذیرش و انتظار خاصی از سوی دیگران هدایت می کند.

ب)حساسی نسبت به طرد و روابط رمانتیک:آنچه افراد از روابط قبلی می آورد ممکن است روابط رمانتیک را تحت تاثیر قرار دهد. یک راه کلیدی برای بررسی تاثیر روابط گذشته برروابط رمانتیک بررسی اثر این روابط روی انتظارات دریافت پذیرش و پرهیز از طرد است. بزرگسالی که انتظارات دفاعی طرد را به عنوان نتیجه طرد از والدین یا همسالان رشد داده، نسبت به طر همسرش حساس خواهد بود. این حساسیت در موقعیت های اجتماعی که احتمال طرد وجود دارد فعال می شود. 

صمیمیت در ازدواج با ارزش است زیرا تعهد زوج ها را سبت به ثبات ارتباط محکم می کند و به طور مثبتی با سازگاری و رضایت زناشویی همراه است.  عمق صمیمیتی که زوج ها در روابطشان ایجاد می کنند به توانایی آن ها برای انتقال روشن، واضح و صریح و موثر افکار، احساسات، نیاز ها و خواسته ها و آرزو هاهایشان بستگی دارد. در صورتی که روابط صمیمی بین زن و شوهر خدشه دار شود، عوارض مخرب و منفی در بهداشت روانی خانواده و فرزندان ایجاد می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر با کلینیک روانشناسی در ارتباط باشید.