وجود هر نوع اختلال روانشناختی از قبیل اختلال مرزی ، خود شیفته ، بیش فعالی بزرگسالان و ... می تواند زندگی و رابطه فرد را تحت تاثیر قرار دهد و ازدواج و هر نوع رابطه دیگر او را با مشکلاتی رو به رو سازد مرکز نوروتراپی با استفاده از انواع خدمات می تواند در جهت درمان نقش داشته باشد اما آن چه که در این مطلب بررسی خواهیم کرد این است که اگر به اختلال شخصیت خودشیفتگی دچار هستید یا تمایلات خود شیفتگی شدیدی دارید ، دیگران اغلب رفتار و نگرش شما را آسیب رسان خواهند دانست . حتی در صورتی که عمدا سعی نکنید به کسی آسیب برسد . افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفتگی اغلب به دیگران و تاثیر رفتارشان بر آن ها بی توجه اند . اگر چه ، این امر باعث نمی شود که رفتار و نگرش های شما آسیب یا رنجش کمتری به دنبال بیاورد و اغلب این به حساب نیاوردن دیگران است که بیشتر از همه موجب رنجش و آسیب می شود . رفتار ها و نگرش های ویژه ی افراد خودشیفته که بیشترین آسیب را به دیگران می رساند شامل موارد زیر می باشد . انکار کردن احساسات ، ایده ها و عقاید دیگران ، سخنان کنایه آمیز و تحقیر آمیز ، تمایل به بی اهمیت دانستن دیگران ، به خصوص اگر آن ها به او احترام نگذارند ، در مورد دیگران بیش از حد قضاوت کردن و ایراد گرفتن ، نگرش کلی خود خواهانه و متکبرانه در مورد دیگران ، انتظارات غیر منطقی و هرگز راضی نبودن .

 طبق نظر روانشناس با این که بسیاری از رفتار های افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفتگی ، نا آگاهانه و غیر عمدی است ، گاهی اوقات آن ها می توانند آگاهانه برخی رفتار ها را نشان دهند در کل تکانه های آزارهای هیجانی ، زمانی به جریان می افتد که ارتباط دو شریک زندگی بیش از اندازه همزیستانه شود یا زمانی که فرد مبتلا احساس کند طرف مقابلش نقصی دارد . صمیمیت بیش از حد ، فرد خود شیفته را می ترساند و به همین دلیل برای عقب نگه داشتن شریک زندگیش از او انتقاد می کند یا او را زیر کنترل خود نگه می دارد . فرد مبتلا  با متهم کردن شریک زندگی اش به این که بیش از حد متوقع یا زیاده خواه است ، می تواند او را در فاصله ای نگه دارد که خطری برایش در بر نداشته باشد . او با تحمیل ، کنترل و تسلط بر شریک زندگیش ، می تواند او را در موقعیت وابستگی ، یا یک طرفه پایین بودن نگه دارد . فرد خود شیفته تلاش خواهد کرد تعادل شریک زندگیش را به هم بزند تا بتواند از زیر بار تعهد هیجانی ، که به شدت از آن می ترسد ، شانه خالی کند . پیام ناگفته ی او این است که دوستت ندارم اما این پیام غیر مستقیم و پنهان باقی می ماند تا شریک زندگیش او را ترک نکند . اما طرف مقابل او به هیچ وجه در رابطه شان ، احساس امنیت و سلامتی نمی کند . او که همیشه در سردرگمی به سر می برد ، مدام از خودش خواهد پرسید که آیا مرا دوست دارد یا نه .

بر اساس مطالعات انجام شده در بهترین مرکز مشاوره تهران زمانی که شخص خود شیفته از شریک زندگیش ناامید می شود ، تکانه سوء استفاده در او به حرکت در می آید . فرد خود شیفته ، نوعا ، اغلب در عرض مدت کوتاهی به شدت مجذوب کسی می شود و تلاش می کند از او چهره ی آرمانی بسازد . به گونه ای که او را زیبا تر ، با استعداد تر ، محبوب تر یا بخشنده تر از آنی که واقعا هست ، تصور می کند . وقتی این ایده آل گرایی اش از بین برود ، ممکن است به قدری نا امید شود که تمام احترامی که برای او قائل بوده ، به یک باره از دست بدهد . او این بی احترامی خود را از طریق تحقیر ، بی توجهی ، به زبان آوردن سخنان کنایه آمیز یا توهین و بی ملاحظه گی پر سر و صدا نشان می دهد . 

زمانی که شخص خود شیفته نا گزیر با پایان رابطه رو به رو می شود یا به خاطر این که نمی تواند این حقیقت را کتمان کند که ارتباطشان شکست خورده ، یا این که به شخص دیگری علاقه مند شده است ، قطعا مناسب نخواهد بود . چنین فردی نمی تواند مسئولیت شکست رابطه شان یا جذب شدنش به طرف شخصی دیگر را به دوش بگیرد ، می کوشد تا در ذهن خود و در ذهن شریک زندگی اش ، مسئولیت را به دوش طرف مقابلش بیاندازد . برای این که بتواند خواست خود را در مورد پایان دادن به رابطه شان عملی سازد ، شریک زندگی خود را باید به رفتاری غیر قابل قبول وادار سازد ، تا بعد بتواند با استناد به آن او را بی اعتبار کند . در موقعیتی که فرد خود شیفته مجذوب شخص دیگری شده است ، باید شریک زندگی قبلی خود را به سپر بلا تبدیل سازد و هر چیز بد را به او نسبت دهد تا بتواند به معشوق تازه اش ، چهره ای آرمانی بدهد و رابطه ی جدیدی برقرار کند . 

فرد خود شیفته برای این که بتواند رابطه ی خود را بهبود ببخشد باید بپذیرد که مشکلی دارد و با حقیقت دوران کودکی خود رو به رو شود و حالت دفاعی را نسبت به این موضوع کاهش دهد و از یک روانشناس خوب برای داشتن ازدواج خوب کمک بخواهد .