ازدواج موضوعی است که می توان آن را با ظرافت مدیریت کرد . مانند هر کسب و کار دیگری ، در ازدواج هم برخی اصول هستند که باید مدیریت شوند . دختر و پسر باید احساسات ، فکر ، شغل ، در آمد ، وضعیت اجتماعی و ... را هنگام ازدواج محاسبه کنید . بسیاری از دختران و پسران برای هدایت و مدیریت ازدواج خود از روش های نا کار آمد استفاده می کنند . بدون شک هر فردی توانایی ها و استعداد هایی دارد که هر فردی باید به آن ها آگاه باشد تا در ازدواج آن ها را مورد توجه قرار دهد . 

طبق نظر بهترین روانشناسان کشور با توجه به پیچیدگی شناخت دختر و پسر از هم ، خانواده ها ، دختران و پسران باید از روش های مختلفی بهره ببرند . در مدیریت ازدواج ، مهم است که بهترین و مناسب ترین روش را برای هر موقعیت انتخاب کنیم که به نوبه ی خود به انعطاف و آزادی نیاز دارد . 

گاهی اوقات دختر و پسر ، بیشتر امورات را به دست خانواده های خود می سپارند و گاهی به تنهایی تصمیم های مربوط به ازدواج را می گیرند . عده ای از دختران و پسران در هدایت و رهبری جریان ازدواج ، پر از تردید هستند . نقش هایی که دختر و پسر در ابتدای ازدواج برای هم در نظر می گیرند ، بسیار مهم هستند . 

شخصیت بالغ در ازدواج :

یکی از نشانه های ازدواج بالغانه ، فراهم کردن فرصت برای تجربه ی افکار ، احساسات و رفتار طرفین در فضای گوناگون است . در ازدواج بالغانه باید بر حالات هیجانی و احساسی کودک خود نظارت کرده و آن را مدیریت کنیم . کودک می خواهد هر چه سریع تر به یار خود برسد . او عجول است و گاهی چشم بسته عمل می کند . مانند کودکی که برای دوست داشتن خود هیچ مانعی نمی بینند و بسیار خوش خیالانه رفتار می کنند . ما در تصمیم گیری و انتخاب ، پیرو مطلق دیدگاه کودک نیستیم . 

فرد بالغ با حوصله رفتار کرده ، صبر پیشه می کند تا اطلاعات دقیقی از نامزدش جمع آوری کند و برای کسب اطلاعات از روش ها ، ترفند ها و تکنیک های مختلف بهره می جوید . فرد بالغ گاهی یک سال صبر می کند تا مطمئن شود از مرز آشنایی گذشته و به شناخت عمیق رسیده است . در جامعه ی ما شناخت به معنای واقعی وجود ندارد و همه در امر ازدواج عجول هستند . از طرفی تفکر والدانه می تواند برای زوج ها مشکلات اساسی به وجود بیاورد . 

انگیزه ی شما از ازدواج چیست ؟

هدف از ازدواج برخی جوان ها گریز از یک سری قید و بند ها است . روانشناس متخصص خانواده بیان می کند که همسر گزینی بر اساس فرار از تجرد یا ترک الزامات محیط خانوادگی ، تصمیم بالغانه نیست و به زودی همین ازدواج ، مانع و محدودیتی برای استقلال فرد خواهد بود . عده ای دیگر با هدف ایجاد تحول در زندگی ازدواج می کنند و به دنبال کسب مقام هستند و یا در تلاشند تا از زیر بار دخالت های خانواده ی سختگیرشان فرار کنند که همه ی این دلایل از هدف های بالغانه زناشویی فاصله دارند . گروهی دیگر برای بهبود بخشیدن به وضع اقتصادی خود یا خانواده شان ازدواج می کنند و عده ای دیگر با انگیزه و حس ترحم ازدواج می کنند و به همین دلیل نمی توان پیش بینی کرد که این حس ترحم تا چه زمانی ادامه خواهد داشت . زیرا فرد بعد از مدتی به عواطف دیگری که موجب حیات زناشویی می شوند ، نیاز خواهد داشت . برخی از جوانان برای فرار از مشکلات ازدواج می کنند اما در اینده با مشکلات بیشتری مواجه می شوند . گاهی ازدواج ها به منظور ادای دین والدین ، رفع کدورت و رهایی از شرمندگی انجام می شود . ازدواجی که بر اساس احساسات سطحی و زود گذر باشد عواقب بدی را به همراه خواهد داشت . بسیاری از زوجین به شکل دقیقی نمی دانند و آگاهی ندارند که چرا ازدواج می کنند و نمی دانند که این ازدواج تعیین سرنوشت اجتماعی و پیشرفت یا شکست خود و همسرشان موثر بوده و برایشان آرامش به همراه دارد . 

طبق نظر روانشناس قبل ازدواج هدف از ازدواج ، تکمیل فردی کمال یافته به وسیله ی به هم آمیختن خصوصیات اخلاقی متضاد و گاه مکمل است . دو نفر با پیوستن به هم به کمال می رسند و به همین دلیل است که باید در انتخاب همسر ، اندیشه ، خرد و عقل را با عشق توام کرد . در کنار آن برای موفقیت در ازدواج باید در نظام ارزشی اقتصادی ، مذهبی ، اجتماعی و ... دقت شود و باید میزان سازگاری و ناسازگاری آن ها را در زوجین  تشخیص داد . علایق و ارزش های مشترک میان زوج ها دوستی به وجود می آورد و آن ها برای هم جذابیت می یابند . زوجین می توانند با بهره مندی از خدمات روانشناسی انتخاب نو در امر ازدواج خود دقت های لازم را داشته باشند . همانطور که گفتیم ازدواج یکی از تصمیم های مهم هر فردی می باشد و افراد بایددر آن کاملا آگاهانه و منطقی تصمیم بگیرند و از هر گونه تصمیم های عجولانه و کودکانه پرهیز کنند و در این صورت است که می توانند زندگی مشترک موفقی را تجربه کنند و از مشکلات و گرفتاری های بد فاصله بگیرند .