ازدواج، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین تصمیمات زندگی هر فرد است. اما آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا برخی روابط زناشویی پر از چالش، سوءتفاهم و کشمکشاند؟ چرا بعضی زوجها علیرغم عشق اولیه، بهتدریج از یکدیگر فاصله میگیرند؟ پاسخ این سؤال را میتوان در گذشتههای دور و حتی دوران کودکی یافت؛ جایی که «تلههای روانی» شکل میگیرند و سالها بعد در ازدواج خود را نشان میدهند.
تله روانی چیست؟
تله روانی یا «طرحواره منفی» الگویی فکری، هیجانی و رفتاری است که در کودکی یا نوجوانی در ذهن فرد شکل میگیرد و بر نحوه تفکر، احساسات و رفتار او در بزرگسالی تأثیر میگذارد.بهترین روانشناس ازدواج می گوید این تلهها معمولاً نتیجه تجربیات ناگوار، بیتوجهی، تربیت سختگیرانه، طردشدگی یا افراط در محبت والدین هستند.
چگونه تلههای روانی وارد ازدواج میشوند؟
ازدواج، بستری برای بروز احساسات سرکوبشده است. افراد معمولاً ناخودآگاه جذب کسانی میشوند که الگوهایی مشابه والدینشان دارند. همین موضوع باعث میشود تلههای روانی که در کودکی شکل گرفتهاند، در ازدواج فعال شوند.
تلههای روانی رایج و تأثیر آنها بر ازدواج
۱. تله رهاشدگی: ترس از ترک شدن
افرادی که در کودکی احساس بیثباتی یا طردشدگی کردهاند، معمولاً دچار تله رهاشدگی میشوند. آنها دائماً نگران از دست دادن همسر خود هستند و این ترس ممکن است منجر به رفتارهایی مانند وابستگی شدید، کنترلگری یا حسادت شود.
۲. تله بیاعتمادی/بدرفتاری: انتظار خیانت
این تله در افرادی شکل میگیرد که در کودکی مورد سوءاستفاده عاطفی یا جسمی قرار گرفتهاند. در ازدواج، این افراد به سختی اعتماد میکنند و مدام در انتظار خیانت یا فریب خوردن هستند. طبیعی است که چنین ذهنیتی میتواند پایههای رابطه را سست کند.
۳. تله محرومیت هیجانی: گرسنگی عاطفی پنهان
برخی افراد در کودکی نیازهای عاطفیشان برآورده نشده است. در نتیجه، در بزرگسالی همواره احساس تهی بودن میکنند. مشاور خانواده می گوید آنها ممکن است انتظار داشته باشند که همسرشان همه خلأهایشان را پر کند. اما چنین انتظاری اغلب به ناامیدی منجر میشود.
۴. تله نقص/شرم: احساس بیارزشی
این تله معمولاً در کودکانی شکل میگیرد که مدام مورد انتقاد، سرزنش یا مقایسه قرار گرفتهاند. در ازدواج، این افراد حس میکنند به اندازه کافی خوب نیستند و همیشه نگران قضاوت همسرشان هستند. ممکن است خود را پنهان کنند یا از صمیمیت واقعی بترسند.
۵. تله وابستگی/بیکفایتی: نیاز به تکیهگاه دائمی
مطالعات مطب روانشناسی نشان می دهد افرادی که در کودکی اجازه تجربه استقلال را نداشتهاند، معمولاً در بزرگسالی نیز احساس ناتوانی در تصمیمگیری و مسئولیتپذیری دارند. در ازدواج، ممکن است بار تمام تصمیمات را بر دوش همسر بیندازند و توقع حمایت همیشگی داشته باشند.
۶. تله اطاعت: سرکوب خواستهها
افرادی با این تله، نیازها و خواستههای خود را فدای دیگران میکنند تا محبت یا تأیید بگیرند. در ازدواج، ممکن است سکوت کنند، تحمل کنند و سالها خواستههایشان را بیان نکنند، اما در نهایت دچار خشم پنهان و احساس قربانی بودن شوند.
۷. تله استحقاق/بزرگمنشی: من بهترم!
این تله بیشتر در کودکانی شکل میگیرد که بیش از حد لوس شدهاند یا هیچ محدودیتی برایشان نبوده است. در ازدواج، این افراد خود را محق میدانند و ممکن است توقعات غیرمنطقی داشته باشند. روابط با آنها معمولاً یکطرفه و خستهکننده است.
۸. تله معیارهای سختگیرانه: بایدهای بیپایان
در این تله، فرد همیشه باید کامل، بینقص و موفق باشد. چنین افرادی در ازدواج نیز از خود و همسرشان انتظار کمال دارند. کوچکترین اشتباه یا نقص، ممکن است برایشان غیرقابل تحمل باشد و جو رابطه را پر از انتقاد و فشار کند.
۹. تله تنبیه: خود و دیگران را مجازات کن!
این تله در افرادی شکل میگیرد که در کودکی مدام تنبیه شدهاند. در نتیجه، آنها نیز در بزرگسالی به مجازات باور دارند؛ چه نسبت به خود و چه دیگران. در ازدواج، ممکن است اشتباهات همسر را نبخشند یا خود را به خاطر خطاهای کوچک سرزنش کنند.
ریشهیابی: چرا باید به گذشته رجوع کنیم؟
اگر باغچهای پر از علفهای هرز داشته باشیم، نمیتوان با کاشت گل، آن را زیبا کرد؛ مگر اینکه ابتدا ریشه علفهای هرز را درآوریم. بهترین روانشناس ازدواج تاکید دارد روابط عاطفی نیز همینگونهاند. برای داشتن یک ازدواج سالم، باید تلههای روانی کودکی را شناسایی و درمان کرد.
چگونه تلههای روانی را در خود بشناسیم؟
۱. خودآگاهی اولین گام است
با تأمل در رفتارها و واکنشهای خود، میتوان نشانههایی از تلههای روانی را یافت. مثلاً اگر در مواجهه با بیتوجهی کوچک از سوی همسر، احساس طردشدگی شدید میکنید، احتمالاً تله رهاشدگی فعال شده است.
۲. مرور دوران کودکی
بازبینی خاطرات، سبک تربیت والدین، نوع روابط خانوادگی و احساسات دوران کودکی میتواند کمک کند تا بفهمیم کدام تلهها در ما فعال هستند.
۳. مراجعه به درمانگر یا مشاور خانواده
مشاور خانواده با استفاده از تستها و گفتگوهای عمیق، به شما کمک میکنند تلههای فعال را شناسایی و برای درمان آنها اقدام کنید.
درمان تلههای روانی و تأثیر آن بر ازدواج
درمان این تلهها، همچون تعمیر پیریزی یک ساختمان فرسوده است. وقتی پایههای روانی ما مستحکم شود، روابطمان نیز محکمتر، سالمتر و رضایتبخشتر میشوند.
۱. شناخت و پذیرش تلهها
اولین قدم در درمان، پذیرفتن وجود تلههاست. انکار، فقط وضعیت را بدتر میکند.
۲. بازسازی ذهن از طریق گفتوگوی درونی
میتوان با تمرینهایی مانند نوشتن، مراقبه یا گفتوگوی درونی مثبت، باورهای منفی دوران کودکی را بازنویسی کرد.
۳. شکلگیری الگوهای رفتاری جدید
تمرین رفتارهای سالم، مانند بیان نیازها، تعیین مرزهای مشخص و پذیرش نقصها، به مرور جای تلهها را میگیرد.
تأثیر تلههای روانی بر فرزندآوری و تربیت فرزندان
یکی از مهمترین پیامدهای نادیده گرفتن تلههای روانی، انتقال آنها به نسل بعدی است. والدینی که تلههای خود را نشناسند، ناخواسته همان الگوها را در فرزندانشان تکرار میکنند. به همین دلیل، درمان این تلهها نهتنها برای بهبود ازدواج، بلکه برای سلامت روانی نسل آینده ضروری است.
چطور با همسر خود در مورد تلههای روانی صحبت کنیم؟
صحبت در مورد مسائل روانی، نیاز به ظرافت و مهارت دارد. با استفاده از جملات «من احساس میکنم…» بهجای «تو همیشه…» میتوان از موضع آسیبپذیری و نه سرزنش وارد گفتگو شد. اینگونه مکالمات، به درک متقابل و همدلی بیشتر منجر میشود.
چرا برخی افراد با وجود شناخت تلهها، باز هم در دام آنها میافتند؟
شناخت، مرحلهای مهم اما ابتدایی است. ترک یک الگوی رفتاری که سالها در ذهن ریشه دوانده، نیاز به تمرین، مداومت و گاهی کمک تخصصی در مطب روانشناسی دارد. دقیقاً مانند ترک اعتیاد، باید در مقابل وسوسه بازگشت به الگوهای آشنا ایستادگی کرد.
نتیجهگیری: گذشته را بشناس، اما در آن نمان
همانطور که سایههای شب با طلوع خورشید از بین میروند، تلههای روانی نیز با نور آگاهی و تلاش قابل درماناند. ازدواج، فرصتی بینظیر برای رشد شخصی و عاطفی است؛ به شرط آنکه از گذشته برای ساختن آیندهای بهتر درس بگیریم، نه اینکه زندانی آن باشیم.
دیدگاه خود را بنویسید