کودکان یکی از گروه های سنی آسیب پذیر هستند که در معرض انواع اختلال های رفتاری و روانی قرار دارند. طبق مطالعات گسترده ای که در کلینیک روانشناسی انجام شده است، دروغگویی یکی از اختلالات رفتاری است که پدر و مادر و اطرافیان کودک با آن مواجه هستند  و خانواده اولین پایگاه است که کودک در آن جا آموزش می بیند و پدر و مادر اولین معلم های کودک هستند و به همین دلیل باور ها، ارزش ها، انتظارات و .. شکل دهنده رفتار کودک هستند. عدم آگاهی والدین از علل دروغگویی کودکان و عدم تلاش برای اصلاح آن باعث می شود که هنگام مواجه شدن با دروغگویی رفتار های نا مناسب نشان دهند و در نتیجه این رفتار بد تر شده و تاثیر بدی بذارد. در ادامه به برخی از علل دروغگویی کودکان اشاره می کنیم که دانستن آن ها می تواند به شما در اصلاح رفتار فرزندتان کمک کند.

ترس از تنبیه:

کودکان برای اولین بار دروغ را برای اجتناب از تنبیه می گویند. و اگر متوجه شوند که قرار است تنبیه شوند فوری دروغ می گویند. پس می توان تاکید کرد که تنبیه عامل اول دروغگویی است. به همین دلیل به کودک اطمینان بدهید که اگر به شما راست بگوید تنبیه نخواهد شد . اگر کودک به خاطر راست گویی تنبیه شود، در آینده برای رهایی از مجازات دروغ خواهد گفت.

تقلید از والدین:

بر اساس مطالعات روانشناسی خانواده کودکان هر چه را که می بینند و می شنوند ضبط می کنند و بعد همان را انجام می دهند. والدین نخستین کسانی هستند که کودکان از آن ها تقلید می کنند و به همین دلیل دروغگویی ممکن است به دلیل تقلید از والدین باشد. فکر نکنید که کودکتان خواهد فهمید ولی او می فهمد و یاد می گیرد و بعدا همان را انجام خ.اهد داد پس مراقب رفتارهای خودتان باشید تا الگوی خوبی برای فرزندتان باشید.

تشویق نادرست والدین:

گاهی کودک دروغی را مطرح می کند و و والدین بدون در نظر گرفتن عواقب آن شروع به تشویق کردن او می کنند و کودک برای دریافت همان تشویق ها دو باره آن کار را انجام خواهد داد و در نتیجه دروغگویی ادامه پیدا می کند. پس دقت کنید که از همان سنین پایین کدام یک از رفتارهای کودکتان را تشویق می کنید و کدام ها را نادیده می گیرید.

جلب توجه کردن:

گاهی اوقات بزرگ تر ها سرگرم خودشان می شوند و فراموش می کنند که کودکی نیز بین آن ها وجود دارد و در این صورت کودک برای جلب توجه شروع به بیان موردی می کند که شاید واقعیت ندارد و در نتیجه با این روش می تواند توجه والدینش را جلب کند و عادت به دروغ گویی در او ریشه می گیرد. والدین باید اوقاتی را با فرزندانشان سپری کند و به او توجه لازم و کافی را نشان دهند . نبود توجه باعث اختلالات رفتاری دیگری نیز در بچه ها می شود و به همین دلیل دقت در این مورد به والدین توصیه می شود.

تحت فشار قرار گرفتن:

اکثر دروغ هایی که کودکان به والدین می گویند به منظور سرپوش گذاشتن روی خطا و اشتباهات شان است.آن ها ممکن است ناخواسته دست به کاری بزنند که نباید می کردند و سپس برای ای که والدین از آن باخبر نشوند آن را پنهان کنند و زمانی که والدین سالات زیادی درباره آن بپرسند باعث می شود که کودک تحت فشار قرار بگیرد و دروغ بگوید.

حسادت و رقابت:

منشا برخی از دروغ های کودکان حسادت و رقابت است. گاهی کودک می بیند که برادر یا خواهرش نظر پدر و مادرش را جلب می کند و والدین به او توجه دارند و محبت می کنند. برای این که خودش یز بتواند توجه و محبت را مانند او از والدین دریافت کند شروع به دروغ گویی می کند تا خودش را زد والدین دوست داشتنی نشان دهد.

تفکر پیش عملیاتی:

به این موضوع توجه داشته باشید که در کودکان کمتر از 5 سال به فراوای دیده می شود که بین واقعیت و تخیل تفاوتی قائل نیستند و این امر در گفته هایشان خود را نشان می دهد و از این رو دروغ گویی شان جنبه تخیلی دارد. برای مثال کودکان در این سنین فکر می کنند که هر چیزی که حرکت می کند جاندار است برای مثال می گوید که خورشید چون نور ی دهد جاندار است و....  همانطور که می بینید کسب اطلاعات در مورد دوره های رشدی فرزندتان می تواد کمک بزرگی به تربیت فرزندتان کمک کند و شما راحت تر می توانید در هر سنی بدانید که چگونه با فرزندتان برخورد داشته باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه با مشاور کودک انتخاب نو در ارتباط باشید.

دروغگویی بیشتر در چه کودکانی دیده می شود؟

طبق نظر مشاور روانشناس دروغگویی بیشتر در کودکانی که خواستار جلب توجه و محبت هستند و همچنین کودکانی که ضعیف و عصبی و هیجانی بوده و مهارت های زندگی مااند کنترل هیجانات، حل مسئله، خودباوری، تفکر خلاقانه و .... به آن ها آموزش داده نشده است، کودکانی که با محرومیت و نابسامانی هایی در جو خانواده مواجه بوده اند و بر روی آن ها کنترل و قدرتی نداشتند و همچنین کودکانی که تکلیف های خارج از توانشان واگذار شده و توانایی انجامشان ندارند و .....  بیشتر در معرض دروغگویی قرار دارند. در حالت کلی نبود اطلاعات کافی در زمینه فرزند پروری می تواند دردسرهای زیادی را به همراه داشته باشد و زمینه را برای اختلالات رفتاری و روانی ایجاد نماید.

دوران کودکی دوران بسیار حساس و مهمی است و سلامت روان کودکان در دستان والدین می باشد که چگونه در فرزند پروری نقش ایفا می کنند. درست است که برخی عوامل نظیبر خلق و خوی کودک ذاتی است ولی در حالت کلی نوع تربیت والدین و دانش آن ها در تربیت فرزندان نقش مهمی را در سلامت روان کودکان به همراه دارد و در ادامه در نوجوانی و بزرگسالی نیز تاثیر می گذارد. پس سعی کنید که نسبت به تربیت فرزنداتان هوشیار تر و آگاه تر عمل کنید و هم والدین و هم کودکان با آرامش و تنش کمتری می توانند ارتباط خوبی را برقرار سازند.