با ورود به دنیای بزرگسالی ، تغییراتی در موقعیت و پایگاه فرد ایجاد می شود . داشتن شغل تمام وقت ، ازدواج و صاحب فرزند شدن به تدریج فرد را از وابستگی اقتصادی به والدین به سوی استقلال اقتصادی و از مشارکت در مسائل مربوط به اعضای خانواده به سوی تشکیل خانواده برای خود شخص سوق می دهد . روانشناسی خانوادگی نشان می دهد که طی سال های کودکی و نوجوانی فرد به عنوان عنصری از کانون خانواده است که در آن والدین ، بنیان گزاران اصلی محسوب می شوند ، اما از سال های جوانی و ابتدای بزرگسالی حرکت یه سمت بنا نهادن خانواده ای است که فرد نقش اصلی در پایه ریزی آن دارد . حرکت دوم که سر انجام در قالب ازدواج تجلی می یابد ، بحران ها و چالش های فروانی را همراه دارد . 

تحقیقات اخیر نشان می دهد که اکثر جوانان ، ازدواج و رویداد های دیگر مانند والد شدن یا به دست اوردن شغل را معیار مهم برای بزرگسال شدن نمی دانند . در عوض ، جوانان صفات درونی تر و فردی تر را به عنوان معیار بزرگسالی گزارش می کنند . به ویژه مردان جوان ، معتقدند زمانی به بزرگسالی رسیده اند که برای خودشان مسئولیت قبول کنند ، به استقلال مالی برسند و تصمیم گیرندگان مستقلی شوند و زنان جوان معتقدند زمانی بزرگسال می شوند که مسئولیت های فردی را بپذیرند ، به طور مستقل تصمیم گیری کنند .

معیار های آمادگی برای ازدواج طبق نظر دکتر ازدواج چیست ؟

بهترین مشاور در مورد تاکید و پا فشاری هنجار های اجتماعی در به تعویق انداختن ازدواج سه استدلال در متون علمی را بیان می کند کهدر ادامه به توضیح آن ها می پردازیم .

رسش جسمانی :

 نخستین آن مربوط به رسش جسمانی و این که آیا فرد از لحاظ رسیدگی فیزیولوژیک به حد تعادل رسیده است ، مربوط می گردد . دید گاه غالب در این زمینه ، بر این استوار است که ازدواج زود هنگام ، سلامت مرد ، زن و فرزندان آن ها را تهدید می کند . برخی از مولفین بر این اعتقاد هستند که در مورد مرد ، ازدواج بیش از پایان یافتن رشد جسمانی ، فرد را با تقلیل انرژی زیستی مواجه می سازد . این آثار منفی در مورد زنی که روند رشد جسمانی خود را به پایان نرسانده وخیم تر نیز می باشد . زیرا در معرض به دنیا آوردن نوزاد در این مقطع سنی است . نوزاد جنین زوجی در معرض تهدید است ، چرا که مسئولست نگه داری و پرورش او به عهده ی والدین رشد نایافته است . اگر ازدواج دیر تر از موعد هنجار نیز اتفاق بیفتد ، سلامت جسمانی و روانی زوجین و سلامت فرزندان آن ها متزلزل می گردد . دوران کودکی و نوجوانی به عنوان نوعی آماده سازی فرد برای ورود به مرحله ی جوانی مرحله ای که در آن فرد باید به عضو مفید و سازگار جامعه تبدیل شود ، قلمداد شده است . در جوانی ، برخی از توانایی های جسمانی و ظرفیت های شناختی انسان به اوج خود می رسد و در این مرحله ، فرد بخش عمده ای از بحران های گذشته را پشت سر گذاشته و اکنون با مشکلات جدیدی مواجه شده است . در این مرحله از زندگی ، فرد جوان باید سبک زندگی خود را مشخص نماید و به نقش ها و برنامه هایی که قبلا در ذهن خود می اندیشیده است جامه عمل بپوشاند . برخی از عادت ها ، نظیر مصرف سیگار و الکل در سنین جوانی ، سلامت افراد را به خطر می اندازد و ممکن است فشار های روانی و تنیدگی ، کنش های جسمانی افراد را تحت تاثیر قرار دهد . 

 توانمندی اقتصادی :

مقوله ی بعدی در هنجار های اجتماعی که در به تعویق انداختن سن ازدواج موثر می باشد ، توانمندی اقتصادی است . افراد بایستی قبل از ازدواج به خود کفایی اقتصادی برسند . تورم و دگرگونی اقتصادی ريال تغییر نرم های زندگی و رفاه اجتماعی ، گسترش تکنولوژی ، مهاجرت به شهر ها و به فراموشی سپرده شدن چارچوب زندگی سنتی و پیدایش نیاز های جدید ، از جمله مواردی هستند که توانمندی و خود کفایی اقتصادی را در حالتی پویا قرار داده و دائما سطح بهینه ی آن را ارتقا می دهند . 

رسش روانی و اجتماعی :

سومین مقوله در هنجار های اجتماعی به گونه ای که در برابر ازدواج های زود رس ایستادگی می کند ، بحث رسش روانی و اجتماعی است . نیاز به رسش اجتماعی و تغییر روابط از نظر عاطفی ، از اصلی ترین پیش نیاز های ازدواج است . فردی که ازدواج می کند باید از صلاحیت های روانی و اجتماعی برخوردار باشد . 

طبق نظر مشاوران مطب روانشناسی انتخاب همسری صمیمی و کیفیت رابطه ی بین زن و شوهر تحت تاثیر خاطرات رابطه ی والد و فرزندی اولیه ی آن ها نیز قرار دارد و برای این که رابطه ی عاشقانه به ازدواجی دائمی بینجامد ، باید در زمانی مناسب روی دهد . مشاوره با تلفن ثابت نشان می دهد که دو نفر ممکن است مناسب یکدیگر باشند ، اما اگر یکی یا هر دوی آن ها به توجه به رشد یا زمان بندی اجتماعی خود برای ازدواج آمادگی نداشته باشد ، رابطه ی آن ها احتمالا قطع می شود .