عشق مفهومی است که به موازات رشد پیشرفت زندگی با انسان همراه بوده است. نظریه های روانشناس اجتماعی و مراکز مشاوره عشق که بیشتر به نظریه های جامعه شناسانه و انسان شناسانه نزدیک هستند. عشق را در مفهوم عمومی تر روابط اجتماعی توجه می کنند و در گونه شناسی آن سطوح مختلف و درجات مختلفی از شدت را مشاهده می کنند و بر اساس روابط تعریف شده خویشاوندی، دوستی، همکاری و .... و موقعیت افراد  در این روابط و هم چنین بنا بر جنسیت ، سن و طبقه اجتماعی ، روابط ، درجات و شدت های مختلفی را تعریف می کند. 

سالیوان عیده داست که نیاز به محبت و مهربانی اساسی ترین نیاز انسان است زیرا که محافظت کننده ی بقای اوست. او در مورد عشق و دلدادگی به این صورت بیان می کند که بین دوشخص اتفاق می افتد و امکان می دهد تا متقابلا ارزش اجزای شخصیت خود را ثابت کند. اثبات پایایی و ارزش متقابل به نوعی ارتباط نیاز دارد و منظور از آن سازگاری رفتار فرد با نیازهای طرف دیگر به منظور رسیدن به یگانگی بیشتر یعنی رضایتمندی دو جانبه و حفظ و ادامه ی عیی و اقدامات مشابه است. عشق موهبتی است که که بسیار شگفت انگیز و عظیم بوده که به وجود آورنده ی شادی و خوشحالی است و به صورت هدیه ای است که در روز اول زندگی به انسان داده می شود .

ویژگی های عشق شور انگیز یا رمانتیک چیست؟

عشق حالتی است به شدت هیجانی که انگیختگی فیزیولوژیکی ،آشفتگی احساسات، شیفتگی شدید و میلی شدید را در بر می گیرد و عشق در نخستین دیدار معشوق بروز می کند و عشق کور است و بر همه چیز چیره دارد و برای هر کسی تنها یک عشق وجود دارد و عشق با شور و اشتیاق و وصال جنسی مترادف است و هم وجد است و هم عذاب. 

طبق نظر مشاوران خانواده علائم عشق را در کامل ترین شکل خود می توان آرزوی تملک معشوق و همانند سازی با او، حساسیت و محبت نسبت به معشوق، اشتیاق به محافظت از معشوق و خشنودی و رضایت خاطر او، تمایلات جنسی نسبت به معشوق که ممکن است جنبه متعالی به خود بگیرد و تصور کردن معشوق به صورت کمال مطلوب و آرزوی این که فرد نیز در مقابل مورد محبت معشوق قرار بگیرد و احساس لذت و خشنودی از بودن در کنار معشوق ، احساس عاطفی شدید در زمان یادآوری و تجدید خاطره معشوق گفت. در ابتدا این که عشق شاید آغازی ناگهانی و حتی بسیار هیجان انگیز داشته باشد و دوم این که فرد بر این فراید مهاری ندارد و گوسس در دریای متلاطم از هیجان و گاهی دچار تعارض می شود و سوم این که شدتاین عشق به گونه ای است که مدتآن را کوتاه می سازد. اگر دیدگاه واقع بینانه داشته باشیم خواهیم دید که چنانچه آرمان های رمانتیک پایه و اساس ازدواج های کنونی باشد، دلسردی، نا امیدی ، سرخوردگی و سرانجام طلاق را به همراه خواهد آورد.

تفاوت های جنسی در عشق و عاشقی چیست؟

زنان به شیوه ای پیگیرانه و سخت عاشق می شوند. درست مثل کسی که همه وجود خود را وقف یک کار معین و نه هیچ کار دیگر می کند. عشق در زندگی زن اغلب نقش اصلی را دارد و گاه چنان مسلط و غالب است که تمام زندگی یک زن وقف آن می شود و به درت اتفاق می افتد که زنان به خاطر عشق حتی اگر کاملا حقیقی نباشد، آماده ترک تحصیل ، حرفه ، خانواده نباشد. ولی عشق در مردان چنان تسلط و چیرگی را به مثابه زنان ندارد. از طرفی عشق در مردان غالبا با تمایلات جنسی ، وابستگی تفکیک نا پذیر و تنگاتنگ همراه است. بین دو جنس زن و مرد تفاوت های زیادی وجود دارد و مردان برون گرا، فعال و تمایل به چیرگی و تسلط هستند، در نتیجه اندیشه و تعقل آن ها توسعه و رشد یافته و بر احساس و عواطف آن ها غلبه می نماید. زنان بر خلاف مردان بیشتر درون گرا و منفعل هستند و احساسات و عواطفشان بر عقلانیت و تحلیل و قضاوت های منطقی و واقع بینانه می چربد. 

عشق از دیدگاه روان شناسی:

عشق اخرین پایه محبت است و افراط در آن سوختن را به همراه خواهد داشت. مطالعات در این حوزه نشان می دهد که اسان های عاشق از دستگاه ایمنی بسیر فعال برخوردارند و سبت به افراط عادی کمتر مریض می شوند و بیشتر احساس شادی می کنند و نسبت به زندگی نیز امیدواری بیشتری دارند . 

عشق روانی جنسی فروید چیست؟

فروید معتقد بود که عشق تلاشی برای کمال خود است. او عشق را از دید سابق جنسی می نگریست . و مطرح کرد که در /ان غریزه ی جنسی با هدف های منع شده همراه اند تبدیل شده است، عشق با هدف منع شده در اصل عشق شهوانی بوده است و هنوز هم در نقش ناهشیار انسان همین طور بوده است. طبق نظر بو عشق هم مانند تمایلات جنسی ریشه در دوران کودکی دارد و اولین آن مادرش است . در دختر ها عشق بعد از پدر می شود. فروید عشق بزرگسالی را توسعه اشکال دوران کودکی می بیند  و علاوه بر آن فروید عشق را از همزیستی دو جریان می داند مهربانی و محبت و تمایلات جنسی اولی از آگاهی کودک در مورد مراقبت و تغذیه دریافتی از مادر نشئت می گیرد و دومی انرژی جنسی یا لیبیدو است و به نظر او عشق ترکیبی از این دو است و تفکیک این دو و یا منع یکی از آن ها به بیماری های عصبی منتهی می شود . به بیان ساده تر فروید بر این باور بود که صمیمیت در عشق از بازداری جنسی ناشی می شود.برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه روابط عاطفی و یادگیری مهارت ها با روانشناس ازدواج در ارتباط باشید.