مدتی بعد از ازدواج و شروع زندگی مشترک بسیاری از زوجین خود را با دوره ای جدید از زندگی آماده می کنند که با تغییرات زیادی در روند زندگی مشترک آن ها ایجاد می شود . طبق مطالعات روانشناسی سکس سازگاری با شرایط جدید برای زن و مرد متفاوت می باشد و آمدن کودک به زندگی دو نفره ی آن ها تغییرات بسیاری را به وجود می آورد . کودکان دلبستگی نسبت به مادر و پدر خود دارند که ممکن است تا حدودی از آن طبیعی و یا غیر طبیعی باشد که در این مطلب درباره ی آن به توضیحاتی می پردازیم .

بعد از به دنیا آمدن فرزند و با گذشت زمان سعی و تلاش کودک برای مستقل شدن را می بینیم اما در حالت کلی ممکن است کودک یک لحظه برای نزدیک شدن به والدین خود مقاومت کند و لحظه ای دیگر در تلاش باشد تا خود را به آغوش مادر و یا پدر خود برساند و این چنین است که احساسات کودک در نوسان و تغییر است . طبق نظر مشاوران خوب مرکز مشاوره در حالت کلی شاهد آن هستیم که کودکان خصوصا در یک سالگی ، در لحظه ای محکم به والدینش می چسبد و در لحظه ای دیگر آن ها را رها می کند . وقتی که می خواهید او را بغل کنید تمایلی نشان نمی دهد و اما زمانی که بخواهید او را از بغل خود پایین بیاورید مقاومت ورزیده و بیشتر به شما بچسبد . در چنین شرایطی تشخیص خواسته ی کودک برای پدر و مادر دشوار می باشد و نمی توانند بفهمند که کودکشان چه می خواهد . 

طبق نظر مشاور کودک زمانی که کودک مسیر پیوسته و یکنواختی از رشد را داشته باشد مادر و پدر راحت تر می توانند در استقلال کودکشان عمل کنند اما رشد کودکان به صورت پیوسته و یکنواخت نیست و ممکن است به صورت پیوسته گام بردارد اما بعد از مدتی جهش کرده و یا حتی به مرحله قبل بر گردد . برای مثال با وجود این که کودک به حد ی از استقلال رسیده دوباره به آغوش والدینش برود و مثل نوزادی برخورد کند .

ترس در کودکان :

زمانی که کودکان در محیط اطراف خود با مورد جدیدی رو به رو می شوند ترس آن ها را فرا می گیرد و به نظر والدین ممکن است که چنین ترسی منطقی نباشد . تجربه ای که کودک از محیط کسب می کند نسبت به انسان بالغ محدود است و ممکن است چیزی آن ها را آزار دهد که برای بزرگسالان این گونه نیست . برای مثال صدایی بلند . وقتی کودک با ترس رو به رو می شود برای حمایت به آغوش مادر و پدر خود پناه می برد در این مواقع اکثر والدین ممکن است که به کودک بگویند نترس ولی این کلمه کاری را درست نمی کند و فرقی به حال کودک ندارد . کار درست و صحیحی که والدین در این مواقع باید انجام دهند این است که آرام باشند و به کودک خود اجازه دهند که با این شرایط جدیدی که کودک با آن رو به رو شده خو بگیرد و احساس راحتی و امنیت را پس از مدتی به دست بیاورد . زمانی که فکر می کنید که زمان آن فرا نرسیده که کودک در موقعیت های جدید قرار بگیرد صبر کردن برای رسیدن به زمان مناسب بهتر خواهد بود و با افزایش سن و بزرگ تر شدن کودک متوجه می شود که منبع ترس او بی مورد بوده است . با شرایطی که گفته شد کودک یک ساله چنین مواردی را درک نخواهد کرد و آن چه که کودک به آن نیاز دارد احساس امنیت می باشد . بعضی کودکان یک ساله بیشتر در هنگام احساس ترس به مادر خود پناه می برند . و در این مواقع مادر نقش اول را بازی می کند . زمانی که مادر در دسترس نیست کودک مستقل رفتار می کند اما بعد از این که مادر برگشت دوباره به او پناه می برد . ممکن است اطرافیان بگویند که کودک به مادر خود وابسته است . در غیاب مادر کودک شجاعانه و با استقلال برخورد می کند اما زمانی که مادر حضور داشته باشد به او وابسته باشد .

زمانی که احساس شود کودک به مقدار زیادی به والدین خود وابسته است ، دقت و توجهی که به او می شود مهم خواهد بود . اکثر کودکان به مادران خود وابسته می شوند و این شاید به دلیل ارتباط نزدیک کودک با مادر خود باشد . والدین باید در روابطشان با کودک ، متعادل رفتار کنند . اولین قدم برای رفع این اشکال ، تنظیم مدت زمانی است که هر یک از والدین با کودک به سر می برند حتی اگر هر دو والد هم شاغل باشند ، کودکان برای مراقبت های بیشتر به مادرانشان متکی می شوند . برای کاهش این امر پدران باید بیشتر به زندگی روزانه ی فرزند خود وارد شوند. در صورتی که می بینید کودکتان دارای وابستگی شدید به مادر است ، برای رفع این وابستگی ، بایستی طوری برنامه ریزی کنید که پدر و کودک ساعاتی را بیرون از منزل به گردش و تفریح بپردازند . زمانی که کودک به این آگاهی دست یابد که باپدر خود مانند مادر خود می تواند ارتباط برقرار کند و اوقات خوبی را داشته باشد و مهم تر از همه پدر نیز می تواند از او مراقبت کند و همان حس خوب را نیز با پدر تجربه می کند این میزان وابستگی به مادر کاهش پیدا خواهد کرد .والدین با استفاده از مشاوره تلفنی می توانند کمک ها و اطلاعات لازم را دریافت کنند .