متاسفانه ابتلا به اختلال وسواس فکری و رفتاری نه تنها زندگی خود کودک را تباه می کند بلکه بازتاب ویرانگرش همه اطرافیان فرد مبتلا را نیز به طور منفی تحت تاثیر قرار می دهد . واقعیت این است که اختلال وسواس ذهنی و رفتار های بازتابی مرتبط با ذهنیات و باور های کودک اختلالی پیچیده است چون این اختلال می تواند به صورت های خفیف ، شدید ، جداگانه و همراه با سایر اختلالات روانی دیگر در فرد ظاهر شود و به علت همین ماهیت است که پیش بینی خط سیر بیماری برای درمانگر دشوار است با این همه در طی چند دهه ی گذشته ، نه تنها شناخت اصولی تر و علمی تر این اختلال محقق شده است بلکه مردم نیز به چشم یک بیماری و مشکل روانی به این اختلال نگاه می کنند . زیرا که در زمان های گذشته مردم درک درستی از رفتار های تکراری اضطراب زدایانه فرد قربانی نداشتند . طبق نظر مشاور کودکان این بیماری به حالتی دلالت دارد که در این حالت ، فرد بیمار جهت کاستن از فشار های روحی حاصله از افکار و باور های خاص خودش ، متوسل به رفتار های تکراری غیر عقلانی و توجیه ناپذیر می شود تا بدین وسیله از اضطراب روحیش بکاهد . 

چه عواملی سبب بروز اختلال در کودک می شود ؟

برای درمان وسواس شدید نیازمند آگاهی از عوامل بروز آن می باشیم . اختلال وسواس فکری یک بیماری روانی است که در بروز آن عمدتا کیفیات و مسائل بیولوژیکی و ژنتیکی نقش آفرین بوده و از نشانه های برجسته و گویای این اختلال افکار ، خیالات ، ذهنیات و مفروضات ذهنی است که این کیفیات ذهنی کودک را درگیر یک نوع اضطراب و هراس می کند که پیامد این مسئله کودک جهت آرام کردن تلاطمات ذهنی متوسل به رفتار های تکراری و اعمال ثابت و مکرر چون شستن مکرر دست و یا چیدن اشیا به شکلی خاص می شود تا بدین وسیله اضطراب آزار دهنده را مهار کند .

هر فردی از جمله کودک گاه گاهی دستخوش ترس توجیه نا پذیر ، خیالات و افکار ترسناک می شود . اضطراب در سطح خفیف در هر فردی وجود دارد اما زمانی که سخن از ابتلای فرد به این اختلال به میان می آید منظور این است که فرد به طور ارادی نمی تواند از این افکار هراس بر انگیز توجیه ناپذیر جلوگیری کرده و این نوع فکر به طور پیوسته و مکرر ذهن کودک را مشغول کرده و این ذهن مشغول مرضی و بیمار گونه بر کارکرد های نرمال کودک اثر منفی می گذارد . برای مثال کودک مبتلا نمی تواند مانند یک کودک سالم تکالیف درسیش را انجام دهد . روشن است که مشکلات ذهنی و رفتاری کودک قربانی به طور خودکار بر روی کارکرد های سایر اعضای خانواده اثر منفی بر جای می گذارد . نکته ی دیگر این که اگر چه کودک مبتلا در برخی از موارد می داند که افکار و رفتار های بازتابی مهار کننده اش نا معقول است و از هیچ اساسی برخوردار نیست با این همه کودک به طور مکانیکی و کوکی مشغول انجام رفتار های ثابت مهاری می شود چون کودک مبتلا بر این باور است که از طریق انجام این رفتار های تکراری جلوی وقوع یک فاجعه خیالی را بگیرد . 

در چه سنی اختلال وسواس کودکان تشخیص داده می شود ؟

اختلال وسواس در فاصله ی سنی 7 تا 12 سال در کودک تشخیص داده می شود و علت این تشخیص این است که کودکی که در این سنین است به راحتی متوجه تفاوت ذهنیات و رفتار های خود با هم سن و سالانش می شود . بزرگسالان مبتلا به اختلال وسواس بیان می کنند که نشانه ها و عوارض این اختلال را قبل از پانزده سالگی در خود مشاهده کرده اند و می توانیم بگوییم که این اختلال مختص کودک نیست بلکه بزرگسالان نیز به آن مبتلا می شوند . در موارد بسیاری ممکن است که نشانه های کودک به درستی تشخیص داده نشود برای مثال مشکلات او را به خاطر بی مسئولیتی و حرف نشنوی کودک بیان کنند اما باید تشخیص درست از سوی فردی متخصص در بهترین مرکز روانشناسی داده شود . 

آیا وسواس دوران کودکی با بزرگسالی متفاوت است ؟

بین وسواس دوران کودکی و و بزرگسالی تفاوت آشکاری به چشم می خورد برای مثال ، نه تنها عوارض این اختلال در کودکان بسیار شدید است بلکه رفتار های بازتابی مهاری کودکان نیز افراطی و بیمار گونه است . همین طور این اختلال در کودکان معمولا همراه با اختلالاتی چون بیش فعالی ، اختلال پرش عضله یا تیک ، و مشکلات اضطرابی است . اگر کودک وسواسی در بزرگسالی در صدد درمان این مشکل بر آید ، دارو درمانی تقریبا موثر نخواهد بود و به همین دلیل درمان آن از همان کودکی بسیار مهم می باشد . 

آیا نشانه های وسواس همیشه در بیمار یکی است؟

طبق نظر روانشناسان خوب عوارض این اختلال تابع مقطع سنی بیمار است برای مثال یک کودک معمولا در زمان خردسالی عوارض این بیماری را از طریق ذهن مشغولی های چون مرگ مادرش و یا آلوده شدن به میکروب از خود به نمایش می گذارد . این در حالی است که همین کودک ممکن است در سن نوجوانی از طریق راه های مختلف برای مثال دیوانه شدن از خود نشان دهد . از طرف دیگر این احتمال وجود دارد که فرد به کلی از نشانه های این اختلال خلاصی یابد .