شفقت خود به عنوان یک شکل سازگارانه ارتباط درون فردی پرداخته اند . شفقت خود شامل اهمیت و شفقت نسبت به خود در برابر سختی ها یا نا کفایتی های ادراک شده است . سازه ای از 3 عنصر اصلی می باشد که شامل مهربانی با خود در برابر قضاوت خود ، اشتراکات انسانی در برابر انزوا و هشیاری در برابر همانند سازی افراطی .

زمانی که فرد شفقت خود دارد به هنگام رویارویی با درد ، نا کفایتی یا شکست ، در عوض بد شمردن درد و رنج و سرزنش کردن خود ، با خود به گرمی و فهم غیر قضاوتی برخورد می کند . و این را در نظر دارد که نا کامل بودن ، اشتباه کردن و رو به رو شدن با مشکلات زندگی قسمتی از تجربیات مشترک انسانی است و چیزی است که برای همه پیش می آید و تنها برای من اتفاق نمی افتد . همچنین نیازمند یک فاصله متعادل از تجارب منفی است . احساسات منفی نه سرکوب می شوند و نه بزرگ نمایی می شوند . کسی که نمی تواند نسبت به احساسات خود مشفقانه رفتار کند ، احساسات او سرکوب شده و نادیده گرفته می شوند . و در حالت کلی می توان گفت که هیجانات به خوبی شناخته و کنترل می شوند . 

شفقت بر خود یعنی چه ؟

شفقت بر خود در واقع تفاوتی با شفقت برای دیگران ندارد . فکر کنید که تجربه کردن شفقت یا دلسوزی چه حسی دارد . ابتدا برای این که دلتان برای کسی بسوزد باید متوجه شوید که او رنج می کشد . دلسوزی اخساسی است که رنج کشیدن دیگران آن را تحریک می کند به نحوی که قلبتان نسبت به رنج آن ها واکنش می دهد . وقتی این اتفاق می افتد احساس گرمای محبت ، دلواپسی و تمایل به کمک کردن به فرد رنجور به شما دست می دهد . دلسوزی همچنین به معنای این است که وقتی کسی شکست می خورد و یا اشتباهی از او سر می زند ، او را درک کنید و به او محبت کنید نه این که سرسختانه درباره ی او قضاوت کنید و در واقع شما متوجه آن رنج و شکست و نقص می شوید . 

شفقت بر خود چه اجزایی دارد ؟

مهربانی با خود :

طبق نظر روانکاو تهران شفقت بر خود شامل محبت داشتن نسبت به خود و درک کردن خود در هنگام رنج کشیدن ، شکست خوردن ، احساس نا بسندگی به جای نادیده گرفتن رنج خود ، تنبیه کردن خود یا انتقاد از خود می باشد . افرادی که به حال خود شفقت و دلسوزی می کنند متوجه می شوند نا کامل بودن ، شکست خوردن و تجربه کردن و تجربه ی سختی زندگی یک امر اجتناب نا پذیر است . و آن ها تمایل دارند هنگام مواجهه با تجربیات رنج آور با خود مهربان باشند نه این که در شرایط سخت به خود عصبانی شوند . وقتی این موضوع انکار شود این رنج به صورت استرس ، اضطراب و انتقاد از خود افزایش می یابد و قتی این واقعیت با مهربانی و همدردی پذیرفته می شود فرد ثبات و آرامش عاطفی بیشتری تجربه می کند .

انسانیت مشترک :

طبق مطالعات روانشناسی ازدواج اضطراب ناشی از این که داشته های فرد دقیقا آن گونه که باید باشد نیستند ، غالبا همراه با حس ماندگار و در عین حال غیر منطقی انزوا ، که من تنها کسی هستم که این رنج را می کشد ولی به هر حال همه ی انسان ها در زندگی رنج می کشند .و همه ی ما آن را تجربه می کنیم . بسیاری از ابعاد شخصیتی و وضعیت زندگی به انتخاب ما به وجود نیامده اند ، بلکه از فاکتور های بی شماری مانند ژنتیک و محیط نشات گرفته اند که کنترل بسیار کمی بر روی آن ها داریم . 

آگاهی :

شفقت بر خود مستلزم اتخاذ یک رویکرد متعادل برای احساسات منفی خود است به گونه ای که این احساسات نه سرکوب شوند و نه اغراق شوند . این وضعیت زمانی ایجاد می شود که ربط دادن تجربیات فردی به تجربیات کسانی که گرفتار همان مشکل هستند ، نشات می گیرد . این وضعیت زمانی ایجاد می شود که فرد تمایل به مشاهده ی افکار و احساسات منفی خود به طور واضح و شفاف به نحوی که با آگاهی خردمندانه به آن ها بپردازد نیز نشات می گیرد . آگاهی وضعیت ذهنی فاقد قضاوت است که در آن فرد اندیشه ها و احساسات را انطور که هستند می بیند بدون این که آن ها را نادیده بگیرد و یا انکار کند . 

چه چیزی شفقت نیست ؟

طبق نظر مشاوران ایرانی وقتی فرد احساس ترحم می کند و در مشکلات خودش غرق می شود و فراموش می کند که دیگران هم درگیر این قبیل مشکلات هستند و رابطه ی خود با دیگران را نادیده می گیرد و فکر می کند که تنها کسی است که گرفتار این مشکل است ولی در واقع شفقت باعث می شود که فرد بتواند تجربیات خود را با دیگران نیز ببیند و فکر نکند که تنعا برای او مشکل است و همچنین فردی که احساس ترحم دارد گرفتار رویاهای عاطفی خود می شوند و نمی توانند از وضعیت موجود فاصله بگیرند ولی در شفقت فرد دیدگاه بازتری نسبت به موضوع خواهد داشت . برای یادگیری شفقت بر خود می توانید با مشاوران مراکز روانشناسی خوب در ارتباط باشید .