این موضوع به کسانی اشاره می کند که در یک موقعیت خاص هستند و میتوان گفت که افراد  وابسته در روابط ناسالمی زندگی می کنند که در آن احساساتشان نادیده گرفته می شود گاهی حس هایشان سرکوب شده یا صدمه می بیند . اگر در محیطی زندگی کنید که در آن نوعی بی توجهی یا سوء استفاده عاطفی وجود داشته است شاید گرفتاری و مشکلاتی ایجاد شود که به طور قابل توجهی بر روابط و احساس شما تأثیر می گذارد.

 

وابستگی در نهایت باعث از دست دادن استقلال شما می شود.

به عبارت دیگر  مطالعات مشاور ازدواج می گوید که وابستگی رابطه ای است که در آن آنقدر روی شخص دیگری سرمایه گذاری می کنید که دیگر نمی توانید مستقل عمل کنید. به عبارت ساده تر همه چیز شما به شخصی دیگر بستگی دارد. وابستگی باعث از دست دادن استقلال شخصی می شود چون همه افکار، احساسات، رفتارها و تصمیمات شما توسط شخص دیگری تعریف می شوند در این صورت است که همیشه برای داشتن احساس خوب به تأیید و موافقت طرف مقابل نیاز دارید شاید برایتان سخت باشد در قبال پیشنهادی که باب میلتان نیست نه بگویید و اگر بر خلاف میلتان این کار را انجام دادید به خاطر اینکه شهامت انجام چنین کار بدی را داشته اید، احساس شرمندگی و گناه می کنید. 

چه زمانی داشتن خصلت وابستگی، بیمارگونه می شود؟

 سه کلید مهم را از زبان روانشناس خانواده معرفی می کنیم تا بتوانید تشخیص دهید آیا خودتان و یا طرف مقابلتان از این مشکل رنج می برید یا خیر .

 وابستگی زمانی به یک مشکل تبدیل می شود که به طور قابل توجهی بر رفتار ما تأثیر بگذارد اگر به دلیل الگوهای رفتاری خاص فرصتهای خوبی را از دست می دهید به این معنی است مسئله ای وجود دارد که باید به آن پرداخته شود.

 تحقیقات مرکز مشاوره روانشناسی نشان می دهد وابستگی زمانی به یک مشکل تبدیل می شود که به طور قابل توجهی بر روابط ما تأثیر بگذارد اگر دائماً اجازه دهیم ناامنی های ما بروز داده شود و روابط ما تحت تأثیر نوسانات خلق وخوی، شخصیت، تصمیم گیری ها و اعتماد ما قرار گیرد، در این صورت اطرافیان ما دائم تمایل دارند که از ما فاصله بگیرند به طور خلاصه حفظ یک دوستی واقعی یا یک رابطه عاشقانه برای فرد دشوار خواهد شد.

مشاور ازدواج می گوید وابستگی زمانی به یک مشکل تبدیل می شود که بر سلامتی و خوشی ما تأثیر بگذارد و همچنین  باعث ایجاد ناراحتی در ما می شود؛ در این صورت ما احساس بد و منفی شدید و مخربی را تجربه می کنیم می ترسیم و شک داریم. نمی توانیم به خودمان اعتماد کنیم و احساس گناه شرمساری و بی کفایتی داریم این احساسات می توانند به صورت علائم جسمی، فیزیولوژیکی، عاطفی ،شناختی رفتاری و غیره ظاهر شوند.

چه چیزی باعث وابستگی میشود؟

مطالعات روانشناس خانواده نشان می دهد ممکن است از طرز تفکرتان و از شنیدن اینکه اتفاقات و اثرات دوران کودکی بر بزرگسالی شما تأثیر می گذارد خسته شده باشید؛ اما آمار به طورمکرر تأیید کرده است که این مشکلات در دوران کودکی ایجاد می شوند پس طبیعی است که از خودمان بپرسیم مشکلات ما از کجا سرچشمه گرفته است. ما از دوران کودکی به تدریج باورهایمختلفی در مورد جهان و زندگی به سمت ذهن خود کشانده ایم تجربیات مختلف زندگی را پشت

سر گذاشته و مهارت های سازگاری با مسائل مختلف را در خود تقویت کرده ایم.

یکی از دلایل اصلی  وابستگی شدید ، سوءاستفاده یا بی توجهی است زندگی در یک رابطه یا محیطی که در آن مورد سوء استفاده قرار گرفته ایم، باعث شده به این نتیجه  برسیم که مهم نیستیم و هیچ ارزشی نداریم باورها و درس هایی که ذهن از زندگی در آن محیط آموخته است، به اندازه محیط اطرافمان بر ما تأثیر نمی گذارد؛ بنابراین، ویژگی های وابستگی به طور خاص در مبارزه با احساس بی فایده بودن و بی کفایتی در فرد به مرور زمان آشکار می شود.

شیوه های متفاوت تربیت فرزند توسط والدین ممکن است یکی دیگر از دلایل وابستگی باشد.برای مثال شاید شما والدینی داشته باشید که بیش از حد از شما محافظت می کنند این مسئله می تواند احتمال ایجاد  وابستگی را افزایش دهد. از طرف دیگر شاید محیط خانوادگیتان عالی بوده است پس چه چیزی باعث ایجاد این مشکل در شما شده است؟ احتمالاً به این دلیل که استقلال لازم برای رشد به شما داده نشده است. برخی از والدین تمام تصمیم ها را خودشان می گیرند، بنابراین کودکان یاد میگیرند که باورها و افکار خودشان را نادیده بگیرند به تدریج آن کودک فکر می کند که احساس من مهم نیست. تأیید دیگران مهمتر است.

در ذهن ما مهم نیست که آیا تجربیات مثبت بوده اند یا منفی آنچه مهم است الگوها و باورهایی است که ما بر اساس آن ها در ذهن خود شکل داده ایم. اگر تجربیات به ما آموخته اند که ما بی لیاقت بی اهمیت و دارای نقص هستیم، در این صورت مشکل  وابستگی در ذهن ما ایجاد خواهد شد.

بنابراین محیط منفی که در آن بزرگ شده ایم و افرادی که مستقیم یا غیر مستقیم به ما آسیب رسانده اند، دشمن ما نیستند. دشمنان واقعی ما باورها و افکاری هستند که توسط آن تجربیات در ذهن مان شکل گرفته اند حقیقت تلخ این است که ما نمیتوانیم گذشته را پاک کنیم یا آن را تغییردهیم امت باید تلاش کنیم که بسیاری از باور های اشتباه را در ذهن خود تغییر دهیم . برای درمان این مشکل با مرکز مشاوره روانشناسی در اراباط باشید.