دروغگویی یک جنبه گسترده از رفتار انسانی است که سال‌هاست انسان ها را فریب داده است. از دروغ‌های سفید بی‌خطر تا تقلب‌های پیچیده، انگیزه‌های پشت فریب‌ها گوناگون و اغلب به طور عمیق در رفتار انسان و تعامل اجتماعی تعبیه شده‌اند. درک زمان و دلیل دروغگویی برای باز کردن پرده از پیچیدگی‌های طبیعت انسان و تعامل اجتماعی اساسی است.

مطالعات مشاوره تلفنی نشان می دهد  دروغگویی، با اغوا کردن دیگران به وسیله ارائه اطلاعات نادرست، یکی از پدیده‌های پیچیده و جنبه‌دار روان‌شناختی است که از زمان‌های قدیم در محدوده مطالعاتی روان‌شناسی مورد توجه قرار گرفته است. این اقدام همواره در تلاش برای دستیابی به مواردی همچون به دست آوردن مزایای شخصی، جلب توجه، یا حتی جلوگیری از مواجهه با عواقب منفی است. اما عواقب این اقدام بر روی روابط انسانی، سلامت روانی، و حتی فرهنگ و اجتماع همچنان موضوعی که بسیاری از پژوهش‌های روان‌شناسی به آن پرداخته‌اند. این انگیزه‌ها و عواقب زیان‌بار، نشان می‌دهد که موضوع دروغگویی از اهمیت بالایی برخوردار است و برای محققان موضوعات مختلف روان‌شناسی چالش‌های فراوانی ایجاد می‌کند تا رفتار انسانی را بهتر درک و تفسیر نمایند.

مرکز مشاوره روانشناسی تاکید دارد دروغ‌های سفید یا "دروغ‌های بی‌خطر" معمولاً شامل اطلاعات غلط یا تغییراتی در واقعیت هستند که ممکن است به نفع یا راحتی فرد یا افراد دیگر باشد، اما عمدتاً برای خود اهمیتی ندارد یا تأثیر چندانی بر روی دیگران ندارد. این نوع از دروغ‌ها ممکن است در موقعیت‌های اجتماعی یا تعاملات روزمره رخ دهد و معمولاً با هدف ایجاد خنده یا ایجاد جو خوبی در محیط اجتماعی صورت می‌گیرد.

انواع مختلفی از دروغ‌ها وجود دارد که هرکدام ویژگی‌ها و کاربردهای مختلفی دارند. به طور کلی، دروغ‌ها می‌توانند بر اساس ماهیت، هدف و تأثیراتشان تقسیم بندی شوند. در زیر به بیان برخی از انواع اصلی دروغ‌ها پرداخته‌ام:

دروغ‌های سفید: این نوع از دروغ‌ها معمولاً به معنای ضرری ندارند و ممکن است به عنوان شوخی یا برای تسلط بر موقعیت‌های اجتماعی استفاده شوند. 

ساختگی‌ها: این دروغ‌ها کاملاً ساختگی و بی‌اساس هستند و به منظور تولید داستان‌ها یا اطلاعات غلط برای تحریک احساسات واگذار شده‌اند. این نوع دروغ‌ها ممکن است در زمینه‌های مختلفی مانند رسانه‌ها، ادبیات، یا به عنوان قسمتی از تجارت باشند.

دروغ‌های حذف‌شده: در این نوع از دروغ‌ها، اطلاعات یا حقایقی که از اهمیت یا منفعتی برخوردار نیستند، حذف یا نادیده گرفته می‌شوند. این ممکن است در صورتی اتفاق بیفتد که افراد تصمیم بگیرند که برخی از اطلاعات را از مکاتبات خود حذف کنند تا تأثیری مثبت‌تر بر روی دیگران بگذارند.

این تقسیم‌بندی‌ها تنها یکی از رویکردهای ممکن برای درک انواع دروغ‌هاست و در عمل، دروغ‌ها ممکن است دارای ویژگی‌ها و خصوصیات مختلفی باشند.

به عنوان مثال، یک فرد ممکن است در یک مهمانی یک داستان ساختگی را برای سرگرمی دیگران بیان کند، اما این دروغ‌ها به طور معمول بدون هدف آسیب زدن به دیگران استفاده می‌شوند. این نوع از دروغ‌ها به عنوان یک شکل خفیف از تفریح و تعامل اجتماعی می‌تواند درک شود و معمولاً با موافقت و توافق دیگران مواجه می‌شود.

انگیزه های دروغ گویی

روانشناسی خانواده تاکید دارد انگیزه‌های دروغگویی ممکن است به صورت گسترده‌ای متنوع باشند و از جنبه‌های مختلفی تحت تأثیر قرار بگیرند. در زیر به برخی از انگیزه‌های معمولی دروغگویی اشاره می‌شود:

جلوگیری از مجازات: یکی از انگیزه‌های شایع دروغگویی، جلوگیری از مجازات یا عواقب منفی است. افراد ممکن است به دنبال پنهان کردن اعمال نادرست یا خلاف قوانین باشند تا از پیگیری‌های قانونی یا عواقب اجتماعی متوقف شوند.

جستجوی منافع شخصی: برخی از افراد ممکن است به دلیل به دست آوردن منافع شخصی، اطلاعات غلطی را ارائه کنند یا اظهار نظرهای نادرستی داشته باشند. این می‌تواند شامل تحقیر دیگران، افزایش موقعیت اجتماعی یا مالی، یا جلب توجه باشد.

حفاظت از دیگران: در برخی موارد، افراد ممکن است دروغگویی را برای حفاظت از دیگران انجام دهند، به ویژه در مواقعی که افشای حقایق می‌تواند به آن‌ها آسیب برساند. به عنوان مثال، یک فرد ممکن است دروغ بگوید تا از خانواده‌اش خبرهای ناپسندی را پنهان کند و احساسات آنها را محافظت کند.

افزایش خودکارآمدی: مشاوره تلفنی نشان می دهد برخی از افراد ممکن است به دلیل افزایش اعتماد به نفس و ارزش شخصی خود، دروغ بگویند. این اقدام ممکن است به طور موقت احساس قدرت و کنترل را به آن‌ها بدهد، حتی اگر به طور مستقیم به دیگران آسیب بزند.

انگیزه‌های روانی: برخی از افراد ممکن است به دلیل مسائل روانی مانند اضطراب یا افسردگی، دروغگویی کنند. این اقدام ممکن است به عنوان یک مکانیزم دفاعی برای کاهش فشار یا آرامش ذهنی استفاده شود.

در کل، انگیزه‌های دروغگویی می‌تواند بسیار پیچیده و متنوع باشد و بستگی به شرایط و شخصیت فرد دارد.

دیدگاه رشدی درباره دروغ‌گویی تأکید دارد که این رفتار در طول عمر انسان تحت تأثیر فرایندهای تکاملی و تجربیات اجتماعی تکامل می‌کند. این دیدگاه به این باور است که دروغگویی یکی از مراحل طبیعی رشد و توسعه فردی است و نهایتاً با توجه به شرایط محیطی و فرهنگی، به صورت مختلف در زندگی افراد ظاهر می‌شود.

در این دیدگاه بر اساس مطالعات مرکز مشاوره روانشناسی ، کودکان اغلب با یادگیری دروغگویی در مراحل اولیه رشدشان مواجه می‌شوند. این می‌تواند به دلیل ناتوانی در مواجهه با واقعیت یا ترس از مجازات باشد. به عنوان مثال، یک کودک ممکن است از این روش برای پنهان کردن خطاها یا اعمال نادرست استفاده کند.


در دوره نوجوانی، دروغگویی ممکن است به عنوان یک راه برای اکتشاف هویت و تجربه مخاطره‌آمیز مطرح شود. در این دوران، افراد ممکن است خود را در موقعیت‌هایی قرار دهند که به دنبال آزمایش قدرت و کنترل بر موقعیت‌های اجتماعی هستند، و این می‌تواند با یک دوره فعالیت دروغگویی همراه باشد.

در سن بزرگسالی، دروغگویی ممکن است به عنوان یک ابزار برای دستیابی به منافع شخصی یا حفظ روابط اجتماعی به کار گرفته شود. در این مرحله، افراد ممکن است دروغ‌های محاسبه‌گرانه‌تری را به کار ببرند تا از دست دادن منافع یا شکست در روابط را جلوگیری کنند.

به طور کلی، دیدگاه رشدی درباره دروغگویی به ما کمک می‌کند تا رفتار دروغگویی را به عنوان یک پدیده فردی و اجتماعی در طول عمر فرد درک کرده و متوجه عوامل مختلفی که بر آن تأثیر می‌گذارند، شویم.