آیا تا به حال احساس کردهاید که دیگر توان ادامه دادن ندارید؟ نه از نظر جسمی، بلکه از نظر روانی. گویی ذهن شما در حال سوختن است و انگیزهای برای انجام هیچ کاری باقی نمانده. در بسیاری از موارد، این فرسودگی ناشی از عوامل بیرونی نیست، بلکه از درون خود ما سرچشمه میگیرد. ما انسانها گاهی ناخودآگاه دست به خودتخریبی میزنیم؛ رفتاری که به مرور زمان ما را از پا درمیآورد. در این مقاله، به بررسی عمیق مکانیسمهای روانیای میپردازیم که در پسِ خسته کردن خودمان نهفتهاند.
شناخت انسان و ابعاد گوناگون شخصیت او، همواره یکی از مهمترین دغدغههای علوم انسانی، بهویژه روانشناسی بوده است. شخصیت انسان متشکل از مجموعهای نسبتاً پایدار از ویژگیها، الگوهای رفتاری، نگرشها و احساساتی است که در گذر زمان شکل گرفته و در تعامل با محیط و تجربیات فردی تکوین مییابد. با این حال، در برخی موارد، این ویژگیها از حالت طبیعی و انطباقپذیر خارج شده و تبدیل به عاملی برای بروز مشکل در عملکرد فردی، اجتماعی یا حرفهای فرد میشوند. در این نقطه، این پرسش اساسی مطرح میشود: چگونه میتوان مرز میان یک ویژگی شخصیتی نسبتاً طبیعی و یک اختلال روانی را تشخیص داد؟ پاسخ به این سؤال مستلزم درک دقیق مفاهیم پایهای مانند «شخصیت»، «ویژگی شخصیتی»، و «اختلال روانی» است و همچنین نیازمند شناخت تفاوتها و معیارهای تمایز این دو مفهوم میباشد.
برخی از بیماریها و اختلالات جسمی یا روانی وجود دارند که علائم آنها بهقدری خفیف، نامحسوس یا شبیه به حالتهای طبیعی هستند که در نگاه اول، مورد توجه قرار نمیگیرند. این اختلالات که در علم پزشکی با عنوان «اختلالات خاموش» شناخته میشوند، ممکن است سالها در بدن یا روان فرد باقی بمانند بدون آنکه تشخیص داده شوند یا اقدامی برای درمان آنها صورت گیرد. در این مقاله، به بررسی انواع این اختلالات، دلایل پنهان ماندن آنها، آثار بلندمدت و راههای شناسایی و پیشگیری از آنها میپردازیم.
در دنیای مدرن، سبکهای متنوعی از فرزندپروری بهوجود آمدهاند که هر یک تأثیرات خاص خود را بر رشد و شخصیت کودک دارند. یکی از سبکهایی که در دهههای اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته، سبک فرزندپروری «والدین هلیکوپتری» است. اصطلاح «هلیکوپتری» به والدینی اطلاق میشود که همچون بالگردی دائماً در حال پرواز بر فراز فرزند خود هستند و هر لحظه آمادهاند تا در امور او دخالت کنند و موانع را از سر راهش بردارند. این سبک از تربیت که در ظاهر نشانهای از علاقه و حمایت است، در عمل میتواند تأثیرات مخربی بر رشد روانی، اجتماعی و استقلال فردی کودک داشته باشد. در این مقاله تلاش میشود تا به بررسی دقیق نقش این نوع والدین در تربیت فرزندان پرداخته شود و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا حمایت بیشازحد، همانقدر که سودمند بهنظر میرسد، میتواند خطرناک نیز باشد یا خیر.
در روابط انسانی، بهویژه روابط عاطفی و زناشویی، گاهی افراد علیرغم تلاش فراوان برای ابراز محبت، احساس میکنند که این تلاشها توسط طرف مقابل دیده یا درک نمیشود. علت این ناهماهنگی، در بسیاری از موارد، تفاوت در “زبان عشق” افراد است. هر انسان، به شیوهای خاص عشق را ابراز میکند و آن را دریافت مینماید. شناخت این زبانها میتواند نقش بسزایی در افزایش کیفیت و استحکام روابط داشته باشد.
تا حالا برات پیش اومده وسط یه روز عادی، ناگهان از خودت بپرسی: «من کیام واقعاً؟» یا حس کنی یه جورایی غریبه شدی با خودت؟ اگه جوابت مثبته، باید بدونی که تنها نیستی. خیلی از ماها وقتی وارد دنیای بزرگسالی میشیم، یه جور سرگیجهی شخصیتی میگیریم. به این حس، بحران هویت میگن. حالا بیاین با هم کشف کنیم چرا این اتفاق میافته و چیکار میتونیم بکنیم.
یکی از پرسشهایی که همواره ذهن بسیاری از افراد را در روابط زناشویی به خود مشغول کرده، این است که آیا امکان تغییر شخصیت همسر وجود دارد یا خیر. بسیاری از زوجها با امید به بهبود برخی ویژگیهای شخصیتی یا رفتاری شریک زندگیشان، وارد رابطه میشوند یا ادامه میدهند. اما واقعیت چیست؟ آیا چنین انتظاری منطقی است یا تنها یک رؤیای دستنیافتنی است؟ در این نوشتار، تلاش خواهیم کرد تا با نگاهی علمی، روانشناختی و تجربی، ابعاد مختلف این موضوع را بررسی نماییم.